به گزارش مشرق به نقل از فارس ، «زهرا سادات حسینی» فرزند گرانقدر شهید، نمادی از شجاعت و ایثار زنان ایرانی در جنگ تحمیلی و از جانبازان دوران دفاع مقدس چندی است به علت مشکلات جسمی در بیمارستان خاتم الانبیای تهران بستری است.
وی پیش از این نیز چندینبار در بیمارستان خاتمالانبیا به دلیل مشکلات ناشی از جنگ تحملی بستری شده است.
به گزارش روابط عمومی بنیاد شهید تهران بزرگ، حمید علی صمیمی به همراه قائم مقام بنیاد شهید و معاون پژوهش این اداره کل با حضور در بیمارستان به دیدار این بانوی جانباز رفته و از وی عیادت کردند.
«سیده زهرا حسینی» به سال ۱۳۴۲ در عراق به دنیا آمد. پدر و مادرش پیش از ولادت او در عراق زندگی میکردند و از اقوام کرد ایرانی بودند. زهرا فرزند دوم از شش فرزند خانواده بود. در همان کودکی (۱۳۴۷) همراه خانواده به ایران آمد و در خرمشهر ساکن شدند. زهرا پس از گذراندن کلاس پنجم ترک تحصیل کرد. به دلیل مذهبی بودن خانواده و بالاخص پدرش، وی با اعتقاداتی مذهبی بزرگ شد.
وی به همراه برادرش علی در فعالیتهای دوران انقلاب و پس از آن شرکت داشت. وی در آغاز جنگ ایران و عراق دختری هفده ساله بود. به دلیل قرار گرفتن در متن جنگ به طرق مختلف از جمله همکاری در کفن و دفن شهدا، امدادگری، زخمبندی، حمل مجروحان، تعمیر و آمادهسازی اسلحه، پخت و پز و توزیع امکانات فعالیت داشت و خواهر کوچکش در فعالیتها همراه وی بود.
پدر و برادر بزرگش در جنگ به شهادت رسیدند و برادر کوچکترش مجروح شد. خود وی هم در این جریان با اصابت ترکش به دست و نخاعش، مجروح شد.
کتاب سرگذشت و خاطرات وی با نام «دا» به همت انتشارات حوزه هنری منتشر شده که توانسته عنوان یکی از پرمخاطبترین کتابهای کشور را کسب کند. وی دارای چهار فرزند به نامهای عبدالله, هدی, فاطمه و میناست.
وی پیش از این نیز چندینبار در بیمارستان خاتمالانبیا به دلیل مشکلات ناشی از جنگ تحملی بستری شده است.
به گزارش روابط عمومی بنیاد شهید تهران بزرگ، حمید علی صمیمی به همراه قائم مقام بنیاد شهید و معاون پژوهش این اداره کل با حضور در بیمارستان به دیدار این بانوی جانباز رفته و از وی عیادت کردند.
«سیده زهرا حسینی» به سال ۱۳۴۲ در عراق به دنیا آمد. پدر و مادرش پیش از ولادت او در عراق زندگی میکردند و از اقوام کرد ایرانی بودند. زهرا فرزند دوم از شش فرزند خانواده بود. در همان کودکی (۱۳۴۷) همراه خانواده به ایران آمد و در خرمشهر ساکن شدند. زهرا پس از گذراندن کلاس پنجم ترک تحصیل کرد. به دلیل مذهبی بودن خانواده و بالاخص پدرش، وی با اعتقاداتی مذهبی بزرگ شد.
وی به همراه برادرش علی در فعالیتهای دوران انقلاب و پس از آن شرکت داشت. وی در آغاز جنگ ایران و عراق دختری هفده ساله بود. به دلیل قرار گرفتن در متن جنگ به طرق مختلف از جمله همکاری در کفن و دفن شهدا، امدادگری، زخمبندی، حمل مجروحان، تعمیر و آمادهسازی اسلحه، پخت و پز و توزیع امکانات فعالیت داشت و خواهر کوچکش در فعالیتها همراه وی بود.
پدر و برادر بزرگش در جنگ به شهادت رسیدند و برادر کوچکترش مجروح شد. خود وی هم در این جریان با اصابت ترکش به دست و نخاعش، مجروح شد.
کتاب سرگذشت و خاطرات وی با نام «دا» به همت انتشارات حوزه هنری منتشر شده که توانسته عنوان یکی از پرمخاطبترین کتابهای کشور را کسب کند. وی دارای چهار فرزند به نامهای عبدالله, هدی, فاطمه و میناست.