نزد آيت الله مجالي دادند و خواندمش اين “برگ سرخ” را که “تهفه بسيجي” بود. حضرت خوش نام فيضيه، خوش شان آمد؛ آنقدر که نوشته ام را از من گرفت.

حسين قدياني در بخشي از جديدترين مطلب وبلاگ "قطعه 26" با اشاره به سفر قريب الوقوع رهبر انقلاب به قم نوشت: براي زيارت مرجعي از تبار عاشوراييان که فتوا به فهم عشق و ايمان و بصيرت مي دهد و “مظاهر” ش عطر “حبيب” مي دهد، روزي از روزهاي فتنه و اشک رهسپار ديار يار شديم. چند تايي مي شديم. در ? ماشين. دوستان هديه اي به رسم تشکر، برايش گرفته بودند و من در بزرگراه تهران – قم داشتم به اين مي انديشيديم که اگر نه براي خودشيريني، لااقل در حکم شيريني، چه مي توانم ارمغان ببرم نزد اين شيخ شريف. وسطاي راه بوديم و وقت داشت تنگ مي شد و اظطراب داشت قشنگ مي شد و انتظار داشت به سر مي رسيد که ديدم چه بهتر متني آماده کنم در همين فرصت باقي مانده.
چيزکي نوشتم. قبل از عوارضي قم خواندمش براي بچه هايي که در ماشين ما بودند. خوش شان آمد. مثل هميشه دست و تکبير به هم آميخته شد و بدرقه ام شد. القصه نزد آيت الله مجالي دادند و خواندمش اين “برگ سرخ” را که “تهفه بسيجي” بود. حضرت خوش نام فيضيه، خوش شان آمد؛ آنقدر که نوشته ام را از من گرفت. فقط گفت: “نوشته ات عالي بود اما يک اشکال داشت. جايي از متن در وصف من نوشتي؛ مرجع تقليد بسيجي که هرگز اينگونه نيست. من بسيجي مرجع تقليدم و نه مرجع تقليد بسيجي” و ديدم راست مي گويد آيت الله نوري همداني و الحق که ايشان آيه خداست و نشانه اي از مردان باخداست و يار پير ناخداي باخداي سفينه انقلاب ماست و يادم آمد يکي از ? حضرات ماه؛ يا خميني و يا خامنه اي (چه فرقي مي کند؟) روزي گفته بودند؛ اولين بسيجي “علي” بود و باز يادم آمد اين چفيه که روي دوش رهبر است، بي شک سيدعلي دارد به ما مي گويد؛ من هم با آنکه رهبرم اما در درجه اول يک بسيجي ام.
راستي که چقدر مي آيد اين چفيه به آقا. مناسبتي نمي بندد. هميشه روي دوش دارد نشان عشق را. يعني که کل يوم، عاشوراست براي خامنه اي و هر زميني برايش خيمه حسين است. خامنه اي گر چه رهبر همه است اما خداوند فقط به بسيجيان اين لطف را کرده که فدايي ولايت باشند. علمدار ولايت! جان همه بسيجيان فداي يک لحظه زندگي تو.
اين امروز و فردا دارد مي کشد ما را. کي به قم مي آيي؟ دل مان تنگ شده براي ديدن تو. خيلي وقت است نديده ايم ماه را از نزديک. نمي بيني آه ما را؟ چهارمردان دلش براي اول مرد انقلاب ما تنگ شده و در نبود خميني، دل به بودن تو بسته است. زودتر بيا. الا اي ليلاي ولايت! عاقبت مي کشد اين عشق، مجنون را. تا تو ماهي، ستاره را در فراق خورشيد، انتظار هست اما بيم از فتنه شب پرستان نيست. لطف کن و زودتر آفتابي شو در شهر خواهر خورشيد. مادر شهيدي دل توي دلش نيست. نذر کرده براي سلامتي ات آقا، سفره عباس بياندازد و پسرش اباالفضل را هر وقت مي بيند در عالم رويا، مي بيند که تو هم هستي. با همان لباس خاکي ات در روزگار جنگ. تا نکشته ما را جنگ روزگار، بيا به شهر قم که هوس تکرار کرده شيعه، غدير خم را.
غلام قنبر ولايتيم اي علي. يک لحظه تنهايت نمي گذاريم. سر ما فداي قدمت. سلم لمن سالمکم خامنه اي، حرب لمن حاربکم خامنه اي.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس