چاقوکشی نمایه

پسر جوان وقتی دید دختر خاله اش با یک پسر غریبه تماس تصویری گرفته است، جنایت تلخی را کلید زد.

به گزارش مشرق، دهم بهمن سال ۹۷ درگیری خونین در یکی از خیابان‌های جردن به پلیس تهران مخابره شد. شواهد نشان می‌داد راننده یک پژو ۲۰۶ پس از درگیری با سه پسر یکی از آن‌ها را با ضربه چاقو کشته و گریخته است.

پلیس پس از بررسی فیلم ضبط شده در دوربین‌های مداربسته، پلاک خودروی قاتل فراری را به دست آورد و به ردیابی راننده پرداخت.

بیشتر بخوانید:

«صدام» بازداشت شد

در حالی که تحقیقات در این زمینه آغاز شده بود، روشن شد راننده پژو ۲۰۶ خودرو را به صورت وکالتی فروخته است و قصد خروج از کشور را دارد.

ماموران پلیس با اطلاعاتی که از شاهدان گرفته بودند، به ردیابی قاتل فراری پرداختند و قبل از این که بتواند ایران را ترک کند او را در مرز باکو دستگیر کردند.

سپس بیژن ۳۰ ساله به درگیری خونین اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.

وی دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.در ابتدای جلسه مادر قربانی در حالی که اشک می‌ریخت، برای قاتل پسرش حکم قصاص خواست.

وی گفت: پسرم تکیه گاه من و دخترم بود. بعد از کشته شدن او، دخترم به بیماری اعصاب مبتلا شده است و تحت درمان قرار دارد. من ۱۵ سال کار کردم و با سختی زیاد توانستم کامیار را بزرگ کنم، اما این پسر بی رحمانه او را کشت. من برایش حکم قصاص می‌خواهم.

سپس بیژن در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: آن روز همراه دختر خاله ام فریبا برای تفریح بیرون رفته بودیم. من از ماشین پیاده شدم تا خرید کنم. وقتی دوباره سوار ماشین شدم متوجه شدم دختر خاله ام از طریق موبایل با یک پسر جوان تماس تصویری گرفته است. در همین هنگام بین من و دخترخاله ام بحث به وجود آمد و این درحالی بود که رهگذران این صحنه را می‌دیدند.

وی افزود: درحالی که درگیری مان بالا گرفته بود، چند پسر آمدند و پرسیدند: چرا با هم دعوا می‌کنید؟ به آن‌ها گفتم که دعوا فامیلی است و دخالت نکنند، اما دست از سرمان برنداشتند و بین مان درگیری رخ داد. من اصلا کامیار را نمی‌شناختم و قصدی برای قتل او نداشتم. آن‌ها به سمت من حمله کردند و مرا کتک زدند. من که تنها بودم از داخل ماشینم چاقوی آشپزخانه را برداشتم و در این درگیری یک ضربه به گردن کامیار زدم.

وی ادامه داد: من واقعا قصد کشتن آن پسر جوان را نداشتم، او و دوستانش به من حمله کرده بودند. وقتی کامیار خون آلود روی زمین افتاد ترسیدم و با ماشین فرار کردم. من همان موقع تصمیم گرفتم از کشور خارج شوم. به همین دلیل به آذربایجان رفتم و مادرم وکالتی ماشینم را فروخت تا برایم پول بفرستد.

سپس مادر وی که با وثیقه آزاد بود، به اتهام مساعدت در فراری دادن فرزندش در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: وقتی فهمیدم پسرم قصد دارد از کشور خارج شود، فوری ماشین او و مقداری طلا را فروختم تا برایش پول فراهم کنم. من نمی‌خواستم پسرم در کشور غریب بدون پول بماند. من اصلا از ماجرای قتل اطلاعی نداشتم.

بنابه این گزارش، با پایان اظهارات این زن، قضات وارد شور شدند و بیژن را به قصاص محکوم کردند. مادر وی نیز از اتهام معاونت در فراری دادن فرزندش تبرئه شد.

منبع: روزنامه خراسان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 8
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • IR ۰۷:۳۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۰
    16 21
    خاک تو سر دختر خاله!!!!!!!!!!که با همچین حیوانی بیرون میره!!!!!!!!
    • IR ۱۱:۱۰ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۰
      2 3
      اشتباه مثبت دادم یکی رو کم کنید.
  • سجاد IR ۰۸:۴۵ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۰
    40 9
    یکی از دوستان من سرباز بود توی اجرای احکام.. با قاطعیت میگفت بالای 90 درصد اعدامی ها تاکید داشتند فقط یک لحظه فقط یک لحظه عصبانی شدند و کاری رو کردند که نباید..... دوستان به جای توهین و قضاوت یکم فکر کنیم.. این اقا تا یک دقیقه قبل از قتل یه آدمی بوده مثل همه ماها... از عصبانیت به پرودرگار عزیز پناه ببریم... درس بگیریم
  • IR ۰۸:۵۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۰
    20 4
    قابل توجه مردم عزیز لطفا در مواردی که به شما ربطی نداره دخالت نکنید ... غلط می کنید تو امور مردم دخالت می کنید
  • IR ۰۹:۳۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۰
    26 13
    " یکی از خیابان‌های جردن " ؟؟ وقتی روزنامه خراسان از تهران خبر بزنه اینجوی میشه ! خیابان آفریقا میشه جردن و مهم تر اینکه ما رشته خیابانهایی داریم به نام خیابانهای جردن ؟؟!! حیف پول کاغذ که از جیب مردم به این روزنامه میدن
  • IR ۰۹:۴۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۰
    10 1
    خرید و فروش چاقوهای اینچنینی باید ممنوع بشه. یکی از اصلی ترین دلایل این قتل ها وجود چاقو در صحنه درگیری است.
  • IR ۱۱:۱۲ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۰
    8 0
    خدا رحم کنه .. مسیرمون ت زندگی سمت اینجور آدما نیفته
  • ناشناس IR ۰۸:۱۱ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
    1 0
    دختر خاله و پسر خاله با هم بودند ؟؟!!! تو یه ماشین با هم فر میخوردند؟؟!!! واللاه قدیم ندیمها خواهر برادر هم پرده بینشون نمیگذاشت اینطوری با هم راحت باشند الان دیگه آدمها هیچ محدودیتی واسه خودشون قایل نیستند و اگه پلیس و مامور نباشه اخلاقیات بالکل تعطیل میشه باز مردم یه کم بخاطر ترس از پلیس مراعات میکنند . خدا به فرزندان ما رحم بکنه.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس