به گزارش مشرق ، برای بررسی شرایط انتخابات مجلس نهم و وضعیت اصولگرایان در این انتخابات، با سخنگوی جبهه پایداری گفتوگو کردیم که متن کامل این گفتوگوی مشروح فارس با لنکرانی در ادامه میآید:
* در ابتدا اگر صبحتهای مقدماتی دارید، بفرمایید.
- لنکرانی: ما برای دفاع از انقلاب اسلامی نمیتوانیم در قالبهای دیگران حرکت کنیم. این نکته مهمی است که اگر بخواهیم در هر عرصهای مدافع انقلاب اسلامی باشیم، لازم است روشها و مسیری که انتخاب میکنیم، متناسب با اهدافمان باشد.
به عنوان مثال ما گمان میکنیم میتوانیم در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور با همان روشهای متداول غربی حضور داشته باشیم و یا در عرصه اطلاعرسانی با همان روشهای متداول کسانی که قبولشان نداریم، باشیم اما این موضوع را به مقصد نمیرساند و سبب نوعی ابهام و گم کردن مسیر میشود.
مشخصه انقلاب اسلامی نیز همین ساختارشکنی است و اینکه نمیخواهد در چارچوبهای دیگران خود را اثبات کند. در عرصه سیاسی نیز همین نکته کاملا مهم است و وقتی میخواهیم فهرست انتخاباتی ارائه کنیم، عقل مرسوم دنیا که عقلانیت منفعتطلب است، میگوید "شما نظرسنجی کنید و هر کسی که بیشترین آرا را آورد، همان را کاندیدای خود قرار دهید تا رای بیاورد"، اما ساختارشکنی انقلاب اسلامی میگوید شما مجاز نیستید که اینگونه رفتار کنید و باید بر اساس معیارها و اصول حرکت کنید؛ باید نگاه کنید و ببینید که اصلح کیست و اصلح را انتخاب و برای رای آوردن آن تلاش کنید اما ملاک این نیست که همین اکنون رای آوری آن به اثبات رسیده باشد تا شما او را در فهرست قرار دهید.
این جنس تفاوتها در نوع حرکت اجتماعی میتواند تعیین کننده و سازنده باشد لذا شناخت من از خبرگزاری فارس این بود که در برهههایی برخلاف جریان ساختاری معمولی رسانهها حرکت کرده است و موفقیتش نیز به همین دلیل است البته نگرانیام از این است که گاهی مصلحتاندیشی این توجه به آرمانها را کم میکند و باید بدانیم آنچه که باعث بالندگی میشود، همین توجه به آرمانهاست، نه این جنس مصلحتاندیشیها.
* در بحث لیست جبهه پایداری این شائبه به وجود آمد که همانطور که جبهه متحد اعضای جبهه پایداری را در لیست خود قرار ندادند، جبهه پایداری نیز سعی کرد تا حداقلهای جبهه متحد را در لیست خود قرار دهد. آیا واقعا به همین شکل بود.
- لنکرانی: ما در جبهه پایداری دو مسیر را پیگیری میکردیم؛ یک مسیر این بود که با پیشنهاد جبهه متحد با برخی از اعضای این جبهه و برخی از دلسوزان مذاکراتی داشتیم و مبنای مذاکرات نیز این بود که تلاش کنیم همراهی دو فهرست را به حداکثر برسانیم. متاسفانه آن مذاکرات با برخی برخوردهای شبیه به متکبرانه عملا به جایی نرسید. یعنی به جای اینکه در این مذاکرات صحبت بر سر این باشد که ما بر اساس شاخصها حرکت کنیم، نوع صحبت بر سر این بود که چند تا از ما، چند تا از شما.
اما صحبت جبهه پایداری این بود که نمیخواهیم کسی از ما در لیست باشد اما برای ما مهم است تک تک افرادی که در این فهرست قرار میگیرند، با شاخصهایی که بر روی آنها تاکید داریم و آنها را درست میدانیم، تطبیق داشته باشد و تقاضایمان از دوستان نیز این بود که آنها هم با همین ادبیات بیایند و مذاکرات را انجام دهیم البته این مذاکرات به دلیل برخوردهای اینگونهای به نتیجه نرسید.
در کنار این بر اساس همان شاخصها و معیارهای مورد تاکیدمان سعی کردیم نسبت به شناسایی کاندیداها اقدام کنیم؛ حتی قبل از اینکه کاندیداها ثبتنام کنند، کاندیداهای بالقوه را شناسایی کردیم. سپس نامهای از جانب دبیر جبهه پایداری تنظیم شد و با آن نامه از یک سری افراد و شخصیتها دعوت شد تا در انتخابات ثبتنام کنند چراکه آنها را برای حضور در این عرصه توانمند دیدیم.
در حوزه انتخابیه تهران برای 40 نفر این نامه ارسال شد چراکه فکر میکردیم حضور این 40 نفر میتواند در مجلس مفید باشد. پس از اینکه برخی از اینها ثبتنام کردند، جبهه بر اساس ثبتنامیهایی که چه خودش دعوت کرده بود و چه خود آن افراد ثبتنام کرده بودند، بر مبنای شاخصها به عملکردشان رسیدگی کرد و این فهرستی که معرفی شد، در واقع ناشی از آن بررسیها بود البته مثل هر کار دیگری ممکن است بهتر از این نیز میشد، انجام شود اما به هر حال جبهه فرصت محدودی داشت.
عمده تلاش ما قبل از این فهرست روی افزایش اشتراکات با جبهه متحد بود که متاسفانه برخوردهای تعاملی ملاحظه نشد و عملا سناریویی که به دنبالش بودیم تا فهرست مشترک قویتری داشته باشیم، با استقبال روبرو نشد. این بود که ما بر مبنای شاخصها و معیارها حرکت کردیم. اگر اکنون نیز ملاحظه کنید، میبینید در بین افرادی که مطرح شدهاند، برخی عضو جبهه پایداری نیستند اما در طرف مقابل کمتر میبینیم که کسی عضو تشکلی نباشد اما در فهرست حضور داشته باشد لذا موضوع را نقطه ضعف برای فهرست خودمان تلقی نمیکنیم و آن را نقطه مثبت میدانیم.
همچنین برای ما نکته مثبتی است که سرلیست جبهه متحد را ما هم در لیست خود داریم؛ به لحاظ احترامی که برای ایشان قائل هستیم و به لحاظ نقش مهمی که ایشان میتواند در قوه مقننه ایفا کنند، خوشحالیم که ایشان را در لیست خود داریم البته از برخی صحبتها که دوستان در جلسات میکردند، گله داریم چرا که آنها میگفتند "آقای آقاتهرانی یک چهره بسیار خوبی در مجلس هستند و همچنین آقای زارعی چهره مؤثری در مجلس هستند" لذا گلهمندیم وقتی که خودشان اینگونه میگویند، چرا این چهرهها در فهرست جبهه متحد نیستند.
به هر حال زمان گذشته و فهرستها اعلام شده است و این گلایهها فایدهای ندارد لذا امیدواریم در فضای انتخاباتی همه توصیههای رقابت سالم و بدون تنازع و دعوا را رعایت کنند تا انتخابات پرشوری را شاهد باشیم.
*برخی معتقدند،اقبال جبهه پایداری در بین نخبگان و قشر متعهد جامعه بالاتر از جبهه متحد است اما قشر خاکستری جامعه بیشتر به سمت جبهه متحد اصولگرایان متمایل هستند لذا برای آشنایی قشر خاکستری جامعه با جبهه پایداری چه برنامههایی دارید.
- لنکرانی: ما در ایام انتخابات برنامههای متنوعی را پیشبینی کردهایم و فکر میکنم انتخابات مجلس نهم میتواند یک تجربه خوب مثل دولت نهم باشد. همانطور که در دولت نهم شاهد یک گفتمان اصالت، خدمتگزاری، مردمداری و عدالتخواهی با تعهد به آرمانها و تاکید بر ارزشهای اسلامی بودیم، کاملا برایم قابل پیشبینی است که انشاءالله مجلس نهم نیز با چنین رویکرد گفتمانی شکل بگیرد.
هنوز تا روز رایگیری فرصت باقی است و باید گروههای مختلف فراتر از اینکه به شخصیتها و پشتیبانانشان مفاخره کنند، حرفهایشان را مطرح کرده و بگویند "در مجلس نهم میخواهند چه کاری انجام دهند و چه گفتمانی را پیگیری کنند". برخی از تشکلها و فهرستها که در صحنه انتخابات وجود دارند، فهرستهای نفیای هستند، به این معنا که میگویند ما منتقد فلان جا هستیم و یا ما نمیخواهیم فلانی باشد. برخی فهرستها هم هستند که شکلگیریشان، شکلگیری شرکت سهامی بوده است یعنی مجبور هستند مانند یک چتر وسیعی احزابی که بعضا با یکدیگر متناقض و متفاوت است را بپوشانند و این باعث میشود در برخی عرصهها مثل عرصه اقتصادی نتوانند حرف صریح و روشنی بزنند.
به عنوان مثال میبینیم ذیل عنوان یک جبهه، از افرادی که طرفدار آزادی بی در و پیکرند، داریم تا افرادی که طرفدار نظارت شداد و قلاد دولت هستند اما به لحاظ اینکه شکلگیری جبهه پایداری گفتمانی بوده، این نقطه قوت را دارد که یک حرف واحدی را به عنوان یک نظریه در عرصههای مختلف از جمله عرصه اقتصادی یا عرصه فرهنگی و یا سیاسی بیان کند.
این نقطه قوتی برای جبهه پایداری است که بسیاری از جبههها به لحاظ ماهیت شکلگیریشان این ویژگی را ندارند. قاعدتا در دوره تبلیغات مردم از گروههای مختلف سؤال میکنند چه برنامههایی برای ورود به مجلس و نمایندگی دارند و اینجاست که احتمالا نظرها تغییر و تحول پیدا کند. قطعا اکنون صحبتهای کلی جوابگو نیست؛ اینکه تنها بگوییم در مجلس میخواهیم مدافع مصالح کشور، نظام و رکن رکین آن یعنی ولایت فقیه باشیم، دیگر جوابگوی این عرصه نیست چراکه این زمان یک عرصه گفتمانی است و افراد باید بتوانند برنامههای مشخصی ارائه دهند و این برنامههاست که هر فرد را از فرد دیگر متمایز میکند.
اکنون یک نقد جدی نسبت به عملکرد مجلس هشتم وجود دارد ضمن اینکه نقاط قوتی نیز در این عملکرد دیده میشود؛ مهمترین نقاط قوت این مجلس همانطور که در نقاط قوت دولت نهم نیز ذکر میشد، در عرصه بینالمللی آن است اما در عرصه داخلی در برنامهریزیهایی که مجلس میتوانست جلودار آنها باشد و وظیفه مجلس بود که برای اجرای آنها ریل گذاری کند، انتقادات جدی وجود دارد.
یک نقد جدی که به مصوبات مجلس وارد است، این است که عدهای میگویند ما شخصیتهای فرهنگی هستیم اما جای سؤال است چه مصوبه عمیق و چه جهتدهی فرهنگی در این مجلس بوده که الان بتوانیم اذهان را متوجه آن کنیم و یا در عرصههای اقتصادی درست است که مجلس همکاری بسیار خوبی با دولت در بحث قانون هدفمند کردن یارانهها داشت و قانون مهمی در این مجلس تصویب شد ولی وقتی در برنامههای جزءتر وارد میشویم این انتقاد جدی وجود دارد که چرا مثلا در بحث واردات و صادرات گاهی یک تصمیم گرفته میشود و یک عده خاصی از آن منفعت میبرند و چند صباحی بعد تصمیم دیگری گرفته میشود و عده خاص دیگری از آن سود میبرند.
معیار این تغییر و تحولات در تصمیمگیریها دقیقا چه چیزهایی بوده است لذا اینها از نقاطی است که مورد نقد قرار میگیرد. وقتی ما در مورد یک موضوع مهم مثل فساد اقتصادی صحبت میکنیم، ضمن اینکه بحث خود متخلفین اعم از مؤسسین آن فساد و کسانی که در بدنه اجرایی دولت و یا در سایر قوا به نوعی با این فساد همراهی داشتند و زمینههای فساد را فراهم کردند، یک نکته مهم است اما نکته مهمتر این است که چرا قوانین را به نوعی تصویب کردیم که چنین اتفاقاتی بتواند رخ دهد.
برخی از این مصوبات در همین مجلس تصویب شده که زمینه اینگونه تخلفات مالی را فراهم کرد البته در بحث مقررات مصوب دولت نیز این انتقاد وجود دارد چراکه برخی از مقرراتی هم که دولت تصویب کرده است، باز زمینهساز این گونه تخلفات بوده است. اینها نکاتی است که به مرور هرچه به ایام انتخابات نزدیک میشویم، میتواند فضای ذهنی مردم را نسبت به هر جریانی متحول کند البته مهم این است که ما این مطالبهگری را در بین مردم میبینیم یعنی مردم در این دوره به کلیات رای نمیدهند بلکه به برنامههای مشخص رای خواهند داد.
* آقای کواکبیان گفته بودند که تشتتی که در بین اصولگرایان به وجود آمده است، به پیروزی ما بیشتر کمک میکند. نظر شما چیست؟
- لنکرانی: برداشت من این است که عدم اجماع اصولگرایان سبب عدم اجماع اصلاحطلبان نیز شد. یعنی اگر این طرف ما وحدتی به آن معنا که در اذهان برخیها بود، میداشتیم آن طرف نیز حتما آنها یک تجمیعی انجام میدادند. اگر ملاحظه کنید، میبینید در فضای عمومی کشور این ادبیات اصولگرایی و اصلاحطلبی تا حدود زیادی با آن چیزی که مثلا در اواخر دهه 70 ملاحظه میشد، متفاوت شده است. اکنون کسی نمیتواند فردی را متهم کند که "شما اصولگرا نیستید" اما این عنوان به قدری مورد استفاده همه قرار گرفته که حتی اصلاحطلبان نیز میگویند "ما اصولگرا هستیم".
لذا این تمایزی را بین افراد مشخص نمیکند و به همین دلیل معتقدیم انتخابات مجلس نهم نسبت به انتخابات گذشته، انتخابات گفتمانیتری خواهد بود و مردم به برنامهها و جهتگیریها بیشتر توجه میکنند تا اینکه بخواهند به شعارهایی که خیلی هم اساسی در برنامهها پیدا نمیکند، خود را متکی کنند.
* شعاری برای جبهه پایداری در انتخابات مصوب کردهاید؟
- لنکرانی: این موضوع جزو مسائلی است که از روز آغاز تبلیغات نامزدهای انتخاباتی مورد توجه قرار گرفت البته آنچه که برای جبهه پایداری مهم است، تعهد به اسلام، تعهد به جمهوری اسلامی، وفاداری به مردم، پاکدستی و عدالتخواهی است و در برنامههای جبهه پایداری نیز نقش اساسی دارد.
* یکی از شعارهای اصلی جبهه پایداری دوری از کانونهای ثروت و قدرت است. الان هزینههای انتخاباتی شما از چه راهی تامین میشود؟
- لنکرانی: در یک زمانی حضور در عرصه انتخابات با همان مدلهای غربی و مرسوم مثل چاپ بنرهای بزرگ، پوسترهای رنگی و استفاده از اقلام تبلیغی که در قانون اساسی با بسیاری از آنها مخالفت شده است، وجود داشت البته این نوع تبلیغات هزینههای گزافی را به بار میآورد. برخی از دوستان در بعضی از جبههها پیشبینی هزینههایی نزدیک به چند ده و یا چند صد میلیارد را کردهاند اما از آنجا که بنا داریم در جبهه پایداری گفتمان را ترویج کنیم، حضور تبلیغاتیمان از جنس تبلیغهای مرسوم نخواهد بود.
هر چند که از باب اطلاعرسانی اقداماتی نیز از این جنس خواهیم داشت چراکه باید اسامی داوطلبمان را به اذعان مردم برسانیم اما حضور اصلی ما همان حضور گفتمانی و تاکید بر ترویج آرمانها و ایدههاست که در مقایسه با بسیاری از اقدامات دیگران هزینه آنچنانی از نظر چاپ، تکثیر و توزیع ندارد. همچنین جبهه پایداری از یک عقبه جوان و پا به کار برخوردار است که به این جبهه این توفیق را میدهد، برای ترویج گفتمان خود نخواهد کارگر روزمزد اجیر کند و به او پول بدهد که تو برو این آیتمهای ما را پخش کن.
آنهایی که به این جبهه میآیند نوعا اعتقادی آمدهاند و باز این موضوع کمک میکند که ترویجمان یک ترویج مردمی باشد البته همه این کارها نیز هزینههایی دارد. تاکنون در جبهه پایداری عمده هزینهها از محل کمکهای مردمی تامین شده است البته این کمکها نوعا کمکهای خرد بوده است چراکه از ابتدا قرار گذاشتیم از هیچ کسی بیشتر از یک حدی کمک دریافت نکنیم یعنی اگر کسی خواست به جبهه چند ده میلیون کمک کند، ما این را قبول نمیکنیم چراکه جبهه را به نوعی وامدار آن فرد میکند.
ما برای پذیرش کمک سقف داریم و از آن سقف بالاتر از هیچ فردی کمک قبول نمیکنیم. به همین دلیل نیز مقداری کندی در فعالیتهایمان بوده است مثلا در خود شیراز که بنده دبیر جبهه استان فارس هستم، برای اینکه بتوانیم جایی را برای جبهه فراهم کنیم، آنقدر طول کشید که یکی از اطباء خانه کلنگیای را در اختیار ما قرار داد. به هر حال کارنامه و اخلاق انتخاباتی هر جبهه نشان میدهد که هر جبههای چقدر هزینه میکند و این هزینهها کاملا قابل محاسبه و مقایسه است.
* سقف کمک 10 میلیون تومان است؟
- لنکرانی: سقف کمکها محدود است البته در شهرهای مختلف این میزان متفاوت است یعنی در برخی شهرها از هر فردی بیشتر از 2 میلیون تومان نمیگیریم و در برخی شهرهای دیگر این سقف بالاتر است.
* برخی مناظرات که در دانشگاهها بین جبهه متحد و جبهه پایداری برگزار میشود را شما مناسب میدانید؟
- لنکرانی: ما با جبهه متحد دعوای مناظرهای نداریم اما برخی از دوستان علاقمندند زمانی که در مقام مناظره قرار میگیرند افشاگری کنند و خیلی هم خوشحال هستند که افشاگرانه حرف میزنند. این رفتار را ما در جمع کسانی که مدعی دفاع از انقلاب اسلامی هستند، رفتار درستی نمیبینیم و فکر میکنیم که اگر گفتوگویی هم با دوستان و برادرانمان در سایر تشکلهای اصولگرا انجام میدهیم، باید از باب این باشد که چه حرفی و چه برنامهای برای ترویج گفتمان انقلاب اسلامی دارند.
البته یادمان باشد مقام معظم رهبری در قصه مناظرهها به همین آسیب اشاره کردند. به خصوص در خطبه نماز جمعه 29 خرداد سال 88 بر این موضوع تاکید فرمودند که اگر گفتوگو و چالش اندیشهای هم وجود دارد، باید به جای اینکه به افراد پرداخته شود، به اندیشهها و گفتمانها بپردازد لذا نگرانی جدی که وجود دارد، این است که ما این فضای مباحثه را به فضای مناظره تبدیل کنیم. ما این را یک آفت میبینیم و نباید از خاطرمان برود که امام (ره) و همچنین حضرت آقا در رهنمودهای انتخاباتی خود فرمودند "انتخابات تمام میشود اما کاری نکنید که پس از پایان انتخابات برادریها جای خود را به کدورتهای غیرقابل جبران بدهد".
بنابراین خوب است دوستانی که در این جور جلسات حضور مییابند، به جای افشاگری که در روایات نیز نهی شدیدی از اینگونه اقدامات شدهایم، از گفتمان و روشهای خود دفاع کنند و به جنبههای منفی نپردازند.
* در بحث ارائه لیست جبهه پایداری به علامه مصباح یزدی، برخی گفتند که اینگونه نیست که همه افراد به آقای مصباح معرفی شده و از ایشان تایید گرفته شود. درباره این موضوع توضیح دهید؟
- لنکرانی: من در مصاحبهای که به عنوان سخنگوی جبهه پایداری داشتم، خبرنگار این موضوع را مطرح کرد و پاسخ دادم که جبهه پایداری از نظرات بزرگان و مشورتهای آنها استفاده میکند اما این جبهه خودش مسئول کارش است و فهرستی را ارائه داده که البته روش تدوین فهرست نیز این بود که بر مبنای شاخصها از شوراهای استانها نظرخواهی شد و نظر شوراهای استانی در شورای کشوری مورد بحث قرار گرفت و در مواردی که لازم بوده با خود فرد نیز مصاحبه شد، جایی که لازم بود، سوابق فرد خواسته شد و مستندات مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت این فهرست تکمیل شد.
البته از نظرات مشورتی بزرگان نیز استفاده شده است و ما این موضوع را نقطه قوتی برای جبهه پایداری میدانیم که از نظرات مشورتی بزرگان استفاده کنیم اما مسئول اقدامات جبهه پایداری خود جبهه است و ما روش صحیحی نمیبینیم که بخواهیم با فهرستها اینگونه برخوردها وجود داشته باشد.
* آقای حدادعادل در خصوص رقابت جبهه متحد و جبهه پایداری ابراز نگرانی کردند و گفتند اگر این رقابت مثل رقابت استقلال و پرسپولیس باشد، جای نگرانی دارد. شما برنامهای دارید که بحثهای قبل از انتخابات پس از آن ادامه نداشته باشد؟
- لنکرانی: جبهه متحد اعلام کرده جبههای برای انتخابات مجلس نهم است و قاعدتا پس از انتخابات ماموریت این جبهه باید تمام شود اما جبهه پایداری یک جبهه گفتمانی است و ما از ابتدای تاسیس تاکید کردیم که نباید فضای کشور زود انتخاباتی شود و حرفهای دیگری غیر از انتخابات نیز داریم.
طبیعی است که این دو جبهه را نمیتوان از این حیث با هم مقایسه کرد چراکه جبهه متحد طبق گفته خودشان ساز و کار رسیدن به کاندیداها برای انتخابات مجلس نهم است اما ادعای جبهه پایداری این است که یک جبهه گفتمانی است و تازه کارش آغاز شده است و مجلس هم که تاسیس شد، باید از کسانی که چه نامزد خودش بودند و چه افراد دیگری که از حربها و جریانات دیگر وارد مجلس شدند، مراقبت کند که چه نسبتی با گفتمان انقلاب و جبهه دارند.
جبهه پایداری قصد دارد برای این افراد آذوقه و مهمات آماده کند تا وقتی در صحنه حضور مییابند، بتوانند اثرگذار باشند و پس از انتخابات نیز بر آنها نظارت کند که آیا کارشان را درست انجام میدهند یا خیر لذا جبهه متحد و جبهه پایداری نسبت یکسانی ندارند.
البته درست است که ما یک سری هویتهای جمعی داریم و حضور انسان در جمعهای مختلف هویتساز و هویتبخش است اما هر کدام از ما هم هویت فردی خودمان را به عنوان یک شخصیت حقیقی داریم لذا اینکه شخصیتهای حقیقی در این عرصه مراقبت نکنند که رفتارهایشان تا چه حد با موازین و اصولی که از اصول اساسی جبهه پایداری برای حضور در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور است، تطبیق دارد یا خیر، نگرانکننده است.
بالاخره انتخابات 12 اسفند آخر مملکت نیست و انشاالله و به فضل خدا این کشور برقرار خواهد بود و انتخابهای دیگری نیز خواهیم داشت و صبح 13 اسفندی نیز وجود دارد لذا اینکه ما بخواهیم تمام همت خود را در این بگذاریم که پیروز انتخابات 12 اسفند شویم ولو با افشاگری، نقدهای غیرمنصفانه و حتی با تخریب سرمایههای کشور کار درستی نیست و تذکر دلسوزانه جناب آقای دکتر حداد نیز معطوف به همین نکته بوده است.
* بارها اعلام کردهاید که به حمایت و پشتیبانی از دولت افتخار میکنید لذا جای سؤال است که رابطه جبهه پایداری با دولت چگونه خواهد بود. میگویند جبهه پایداری سعی دارد مشایی را از دولت جدا کند در حالی که آقای احمدینژاد این را قبول ندارد. پاسخ شما چگونه است؟
- لنکرانی: ما اعتقاد داریم که باید به یک میزان مستقیمی موضعگیری کنیم. اگر کسی مبنای موضعگیریهای خود را لجاجت و استبداد رای قرار داد، حتما دچار اشتباه میشود. واقعیتی که همه باید بپذیریم این است که ما با یک دولت قانونی، مشروع و با یک کارکردی که قابل نقد و بررسی است، روبه رو هستیم و در برابر این دولت چند نوع موضعگیری انجام میشود.
برخی صراحتا گفتهاند از ابتدا نیز دلخوشی از احمدینژاد نداشتیم و وجود جریان انحرافی را بهانه کردیم برای اینکه کلیت دولت را زیر سؤال ببریم. اوج این نوع حرکتهای تخریبی را بلافاصله پس از آن قصه 11 روز خانهنشینی آقای رئیسجمهور و همچنین در جریان رای اعتماد به وزیر پیشنهادی اول ورزش و جوانان میبینیم که این رفتارها عتابهای جدی را از سوی رکن انقلاب و عمود خیمه انقلاب اسلامی دریافت کرد لذا افتخار نیست که عتاب شوند "این "دو دو" کردنها خلاف انسانیت، مروت و مصلحت کشور است"، افتخار نیست که عتاب شوند که شما نقدهایتان نقدهای منصفانه نیست بلکه نقدهای لجوجانه و کینهتوزانه است.
نکتهای که جبهه پایداری بر روی آن تاکید دارد، این است که ما در برابر دولت مثل هر چیز دیگری باید موضعگیری منصفانه داشته باشیم؛ به خوبیهای دولت توجه کنیم و به نقاط نقد نیز توجه داشته باشیم و اینها را در کنار یکدیگر ببینیم. ما معتقد نیستیم که دولت یک کلیت بدون انتقاد است. معتقد نیستیم که به آقای احمدینژاد نقد وارد نیست و نباید ایشان را نقد کرد لذا باید منصفانه برخورد کنیم.
ما آقای دکتر احمدینژاد را قابل نقد میدانیم و نقدهای جدی به ایشان داریم اما از طرف دیگر نیز نقد داریم که کسی نباید به خاطر لجبازیهای خود و اختلافاتی که با رئیس دولت دارد، فضا را به سمتی ببرد که دولت قانونی نتواند به وظایف خود عمل کند و همانطور نیز برخی داشتند، کلیدش را میزدند تا دولت را ساقط کنند و عملا از تصمیمگیری و اثرگذاری بیندازد لذا هر دوی این شرایط غلط است و دولت جمهوری اسلامی تا زمانی که دولت است، باید با اقتدار بتواند به وظایف خود عمل کند و وظیفه همه آحاد کشور است که در اجرای قوانین و مقررات پشتیبان دولت باشند.
در عین حال معنایش این نیست که کسی به دولت نقد نداشته باشد و دولت را با نقادی دلسوزانه خود برای انجام وظایفاش کمک نکند. البته کاملا واضح است که بین نقد دلسوزانه و نقد کینه توزانه تفاوت وجود دارد و مقام معظم رهبری در توضیح شاخصهای آن فرمودند "یک نفر تنها بدیها را میگوید تا یک نفر که منصفانه برخورد میکند؛ خوبیها را میگوید و بدیها را هم میگوید و برای رفع بدیها هم در حد وسع خود راهحل پیشنهاد میکند".
اما تلقی عدهای این است که ما باید تندتر از رهبری حرکت کنیم که این تلقی غلطی است. آنچه که رهبری معظم انقلاب اسلامی همواره تاکید داشتند این بود که از تمام دولتها تا زمانی که مسئولیت را برعهده داشتند، حمایت کردند چراکه اگر غیر از این باشد، دولت نمیتواند به وظایف خود عمل کند.
بنابراین ما باید این موضوعات را از یکدیگر تفکیک کنیم. ما در خصوص آنچه که به عنوان حاشیه دولت میشناسیم دو نقد جدی داریم؛ یک نقدمان این است که این حاشیهسازیها سبب شده جریان اصیل خدمتگذاری که جریان غالب دولت است، تضعیف شود و حاشیهها موجب شوند جریان خدمتگذار نتواند به وظایف خود به خوبی عمل کند لذا این نقد عاجل و کوتاه مدت ما نسبت به این موضوع است.
نقد دیگرمان نیز این است که بخشی از این افراد حاشیهساز دولت به لحاظ اینکه قدرت منبعث از مردم برایشان این امکان را فراهم کرده که دیده شوند، وارد عرصههای تئوریپردازی دینی یا تئوریپردازی اجتماعی شدهاند. درست است که این یک خطر طولانی مدت است اما خطر عمیقتر و خطرناکتری است.
همچنین عمیقا اعتقاد داریم کلید شکلگیری جریانات انحرافی در سه قرن گذشته در کشورمان، تئوری پردازی جدایی از حوزه و روحانیت بوده است. این نگرانی را در خصوص این جریان حاشیهساز دولت نیز داریم. از طرفی دیگر باید به این نکته هم توجه کنیم که در شکلگیری انقلاب اسلامی نخستین بحث امام خمینی (ره) در حرکت اجتماعی انقلاب بحث تقابل اصلی انقلاب اسلامی با جریان سکولار بود و در تدوین کتاب "کشف الاسرار" نیز این موضوع آمده است. این جریان سکولار یک شبکه متحد است که آثار اجتماعی آن را در سال 88 دیدیم بنابراین نباید به بهانه این جریان حاشیهساز از یک گروه سکولار که با یک شبکه قوی چند قرن است کار میکنند، غافل شویم.
* برنامههای دشمن روی کم کردن مشارکت مردم متمرکز شده است. از سوی دیگر اولویت اول نظام افزایش مشارکت مردم در انتخابات 12 اسفند است. همچنین حضور پرشور مردم در 22 بهمن نوید که یک انتخابات پرشور را میدهد. ارزیابی شما از مشارکت و حضور مردم در انتخابات آینده چیست؟
- لنکرانی: مردم ایران مردمی خوب و تکلیفگرا هستند و هر جایی که احساس وظیفه کنند، در صحنه حضور مییابند. حضورشان نیز نه تنها در داخل کشور بلکه برای جهان اسلام و حتی برای کل فضای عمومی جهان اثرگذار و الهامبخش است.
البته تنها حکومتهای انقلاب هستند که بر حضور مردم در صحنه تاکید دارند چراکه انتخابات در بسیاری از کشورهای جهان برگزار میشود اما حضور مردمی به این میزان برایشان مهم نیست و تنها این اهمیت دارد که انتخابات برگزار شود اما از آنجا که جمهوری اسلامی ایران یک حکومت انقلابی و مردمی است بر عکس آن کشورها به حضور مردم به عنوان یک سرمایه نگاه میکند و به همین خاطر این حضور تعیین کننده است.
لذا در این شرایط مهم این است که گروههای اجتماعی و جبهههای انتخاباتی برای حضور مردم در صحنه چه برنامهای دارند. اگر یک جبههای بگوید "همه باید به من رای دهند و هر که به من رای ندهد، از دایره اسلام و مسلمین خارج است"، کسی این را یک حرکت در جهت افزایش حضور مردم تلقی نمیکند اما برعکس اگر کسی بگوید "این انتخابات رقابتی است و همه میتوانند نظرات و سلایق مختلف دهند. حضور شما مردم در پای صندوقهای رای به آینده کشور کمک میکند و این شما هستید که باید انتخاب کنید؛ کدام گفتمان را میپسندید؛ گفتمان مصلحتاندیشی، گفتمان بازگشت به عقب و یا گفتمان رو به جلو و حرکتی بالنده را، هر کدام را بپسندید و انتخاب کنید، مبنای کار میشود این اقدامی در جهت افزایش مشارکت مردم است.
در نتیجه این آزمونی برای تشکلها و جبهههای سیاسی و انتخاباتی است که کدام یک از آنها به افزایش مشارکت مردم کمک میکند و کدام یک با نوع رفتار اجتماعی که از خود نشان میدهند، میخواهند مردم را دلزده کنند البته ممکن است هدفشان این نباشد، اما نتیجهاش این میشود.
من فکر میکنم با توجه به تدبیر رهبری معظم انقلاب که چندین نوبت نیز بر روی آن تاکید کردند و آن رقابتی بودن انتخابات مجلس و حضور سلیقههای مختلف است و همچنین با راهنماییهای ایشان به شورای نگهبان که "در چارچوب قوانین روندی را فراهم کند که از سلایق مختلف در بین داوطلبین نهایی انتخابات مجلس حضور داشته باشند" انشاالله شاهد یک انتخابات پرشور، با نشاط و واقعی خواهیم بود و همین سبب میشود مشارکت مردم افزایش پیدا کند.
البته در این 33 سال پس از انقلاب، انتخابات مجلس به دلیل اینکه درگیر بازیهای گروهی و سیاسی میشده، نسبت به سایر انتخاباتها، با مشارکت مردمی کمتری مواجه بوده است، یعنی میزان مشارکت مردم حدود 50 درصد بوده است اما فکر میکنم در این انتخابات به دلیل تدبیر رهبری و تاکید ایشان بر رقابتی بودن آن، مشارکت بیشتر خواهد بود. برداشت من نیز این است که مشارکتی حدود 70 درصد اتفاق خواهد افتاد و شاید در برخی از حوزهها این مشارکت حتی از این میزان نیز بالاتر رود.
همچنین بر خلاف تحلیلهای برخی دوستان، من فکر میکنم حضور مردم در انتخابات بسیار جدی خواهد بود به شرط اینکه مردم شاهد باشند این فضای رقابتی یک فضای واقعی است اما متاسفانه در این بین نقشی که رسانهها میتوانند ایفا کنند، به خوبی انجام نمیشود. برخی از رسانهها به جای اینکه کمک کنند تا مردم متوجه حضور تفکرات و گفتمانهای مختلفی شوند، هر کاری که میکنند با یک شاقول سنجیده میشود.
این رفتار خوبی نیست چراکه اگر رهبری فرمودند "همه وظیفه داریم مشارکت مردم را بالا ببریم" مخاطب این موضوع، رسانهها نیز هستند اما رفتاری که برخی رسانهها در این میان از خود نشان میدهند، اگر این تلقی را در اذهان به وجود آورد که انتخابات تک صدایی است، خب رقابت اتفاق نمیافتد و انگیزههای حضور نیز کم میشود بنابراین باید این تلقی به وجود آید که تفکرات مختلفی است و مردم خودتان بررسی و انتخاب کنید چراکه این موضوع سبب میشود حضور نیز بهتر شود.
به هر حال یکی از نقاطی که 13 اسفند قابل نقد خواهد بود، رسانهها هستند که چقدر به حضور بیشتر مردم پای صندوقهای رای کمک کردند چراکه رسانهها ظرفیت بزرگی دارند و تک تک مردم نمیتوانند کار رسانهها را انجام دهند.
* سکه که گران میشود هم میگویند مقصر خبرگزاری فارس بوده است!
- لنکرانی: بالعکس در آن موضوع خبرگزاری فارس نقش آرامشبخشی داشت و حرفی که زده شده با واقعیت جامعه تطبیق نداشت. در آنجا انتقاد اصلی این بود که مسئولان مربوطه نباید 3 هفته سکوت میکردند بلکه از ابتدا که این روند را دیدند، باید سیگنالهای مثبت میدادند نه اینکه نرخ سود بانکی اواخر دیماه تصویب شود و رئیس بانک مرکزی آن را اعلام کند اما فردی از مسئولین نهاد ریاست جمهوری آن را تکذیب کند و این موضوع چقدر واکنش منفی در بازار ایجاد کرد.
* برخی میگویند نگاه شما به سال 92 و انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است، این موضوع را قبول دارید؟
- لنکرانی: اگر نگاه به مناصب بود، از همین روشهای مرسوم دنیا استفاده میشد و روشنهای مرسوم دنیا نیز این است که کاری کنید تا همه با شما خوب باشند و وقتی همه با تو خوب بودند و در صحنه جلب آراء قرار گرفتی، کسی تخریبت نخواهد کرد بلکه همه به نوعی احساس همبستگی و وابستگی به تو خواهند کرد که در جبهه پایداری ما این نگاه را نداشتیم.
اکنون نیز میبینیم موضع رفتاری برخی از کسانی که داوطلبان ریاست جمهوری آتی هستند، این است که همه را به نوعی به خودشان وابسته و پیوسته کنند اما جبهه پایداری نگاهش این است که ما چه تکلیفی داریم. در انتخابات مجلس نیز مدتی بحث شد که ما حضور پیدا کنیم یا خیر چراکه نگران بودیم این حضورمان در عرصه انتخابات به بحث گفتمانیمان لطمه بزند. با اینکه معرفی 290 نفر و در هر حوزه داوطلب داشتن، کار سختی نبود اما چون اصل جبهه این بود که گفتمان خود را دنبال کند، با یک وسواس افراد لیست را انتخاب کرد.
در برخی حوزهها هم که همراهی یک شخص با گفتمان محل تردید بود و یا نسبت به فردی مطمئن نبودیم، کاندیدا معرفی نکردیم البته مدعی نیستیم تمام این افراد که معرفی کردیم، حتما تا آخر با گفتمان خواهند بود اما تلاش کردهایم که این اتفاق بیفتد و سازوکار نظارتیمان نیز این است که اگر کسی از اعضای این فهرست وارد مجلس شد، از او مراقبت کنیم و بپرسیم "حالا که وارد مجلس شدی، برای این گفتمان چه کاری انجام میدهی".
و این تفاوت مبنایی جبهه پایداری است و ما به اینکه در بین گرفتاریها و فعالیتها، خود را مقید میدانیم که با این گفتمان حضور داشته باشیم، افتخار میکنیم.
* برای انتخابات ریاست جمهوری نیز برنامهای دارید؟
- لنکرانی: برنامه ما در انتخابات ریاست جمهوری نیز ترویج گفتمانمان است و نگاه به اشخاص نداریم. ما از رئیس جمهور آینده مطالبه داریم و این مطالبه نیز گفتمانی است. البته برخی از اشخاص با کارکردهای خود نشان دادند با این گفتمان مورد تاکید انقلاب اسلامی در برخی از قسمتها همراهی ندارند و ما به عملکرد آنها نقد گفتمانی داریم.