به گزارش مشرق به نقل از تابناک ، «اگر جامعه جهانی از راه آزمون و یا برآوردهای اطلاعاتی به این نتیجه برسد که ایران صاحب سلاح هستهای است، این سلاح چه تأثیری بر سیاست خارجی ایران خواهد داشت؟»؛ این پرسشی است که «میکا زنکو»، از پژوهشگران شورای روابط خارجی ایالات متحده مطرح کرده و از شماری از دانشمندان حوزه روابط بینالملل و مطالعات امنیتی که در موضوع سلاحهای هستهای تجربه دارند، خواسته تا به آن پاسخ دهند.
مطلبی که درباره این موضوع در سایت شورای روابط خارجی آمریکا منتشر شده، نشان میدهد که به باور بیشتر این دانشمندان، دستیابی به سلاح هستهای تأثیر چندانی بر سیاست خارجی ایران نخواهد داشت. از دلایل این امر آن که هماکنون نیز جمهوری اسلامی ایران، ابزارهایی دارد که اصولاً دستیابی به سلاح هستهای را برایش به امری نه چندان مهم تبدیل میکند.
«کیل بردسلی»، استادیار علوم سیاسی دانشگاه «اِموری» در پاسخ به این پرسش بر این باور است، یک ایران مسلح به سلاح هستهای، رفتار چندان متفاوتی نخواهد داشت. منطق سخن او این است که اصولاً دستیابی به سلاح هستهای، با هدف ایجاد بازدارندگی در مقابل دشمنان صورت میگیرد؛ اما ایران هماکنون بازدارندههای مناسبی دارد که آن را از سلاح هستهای بی نیاز میکند.
بردسلی در این زمینه، به نقش مهم ایران در تأمین نیازهای نفتی جهان، دارا بودن نیروهای نظامی متعارف بسیار قوی، توانایی نفوذگذاری در لبنان و عراق و همچنین خستگی غرب از جنگ اشاره میکند و به این ترتیب بر این باور است که قصد ایران برای به دست آوردن منفعت از سلاح هستهای، محل تردید است.
«سارا کرپس»، استادیار دپارتمان حکومت در دانشگاه «کرنل» نیز میگوید: درباره این موضوع، باید بین دو عرصه تهدید و اقدام عملی تفاوت دانست. در عرصه نخست، بیگمان سلاح هستهای به ایران، توان چانه زنی بیشتری میدهد و از این جهت میتواند این کشور را تا اندازهای در راستای رسیدن به اهدافش یاری دهد.
در عین حال، با توجه به منطق «تئوری بازدارندگی»، سلاح هستهای توان اقدام عملی بیشتری به ایران نمیدهد، زیرا این عرصه، عرصه محاسبه است و با توجه به توان دشمنان ایران برای اقدام متقابل هستهای، ایران به هیچ وجه از سلاح هستهای بهره نخواهد برد.
«آنی تریسی ساموئل»، پژوهشگر مدرسه کندی در دانشگاه هاروارد نیز نظری مشابه را مطرح کرده و میگوید: در عرصه نظر، دستیابی ایران به سلاح هستهای، تأثیر شگرفی بر ذات سیاست خارجی آن نخواهد داشت.
وی بر این باور است که پایه سیاست خارجی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، همواره عملگرایانه بوده است.
ساموئل همچنین این نظر را مطرح میکند که در اختیار داشتن سلاح هستهای، ممکن است به انزوای ایران منجر شود و مقامات ایرانی، هرگز خواهان چنین چیزی نیستند.
وی سرانجام با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران، یک نظام غیرعقلایی یا خودنابودگر نیست، میگوید: داشتن سلاح هستهای در این امر تغییری پدید نخواهد آورد.
و سرانجام این که «تاد سِشر»، استادیار دانشگاه «ویرجینیا» و پژوهشگر امنیت هستهای در شورای روابط خارجی آمریکا، موضوع را از نگاهی تاریخی مورد بحث قرار میدهد.
وی با اشاره به اینکه مهمترین نگرانی کنونی جامعه جهانی این است که ایران با به دست آوردن سلاح هستهای، توان تهدید خود را افزایش میدهد، این موضوع را رد کرده و بیان میکند: تهدیدهای هستهای، بی«اعتبار» هستند.
دلیلی که سشر برای این ادعا مطرح میکند، این است که به دلایل گوناگون، هیچ کشوری واقعاً به استفاده از سلاح هستهای روی نخواهد آورد.
وی در این باره به تجربه رژیم صهیونیستی، چین و کره شمالی اشاره کرده و نقل قولی از «رابرت مک نامارا»، ژنرال بلندپایه آمریکایی میآورد که میگفت: «سلاحهای هستهای به کلی بیفایده هستند؛ مگر برای بازداشتن دشمن از استفاده از آن».