بنام خالق هستی بخش من شهرام کرمزاده هستم مربی وپسر عمه مرحوم پهلوان کیوان گردی خدا رحمتش کند حتما تقدیرش این بود امابازم اما! زمانیکه مرحوم فوت کردند دقیقا زمانی بود که انتخابات مجلس تبلیغاتش شروع شده بود نامزدهای شهرستان در هر جلسه ای چون مرحوم محبوبیت زیادی بین مردم داشتند برای ادای احترام چند دقیقه سکوت میکردند و فاتحه میخوندند وعده وعید پشت سر هم حتی موقع خاک سپاری نماینده محترم فعلی هم حضور داشتندزمان گذشت و اما....... پدر مرحوم ماند و کوله باری از غم و هجران فرزند.کارگر فصلی بودکه دیگر نایی برای کار کردن نداشت زمان گذشت همه چیز تمام شده بود دور وبر خالی شد پدر مرحوم چند وقت سر کار نرفته خرج مراسم از یه طرف حالا باید با این وضعیت سنگ قبری بخرد که لیاقت یک قهرمان را داشته باشد از کجا با چی کجاست ان وعده وعیدها چرا اخه چرا روزگار گذشت سالگرد انمرحوم شدبازم از کسی خبری نشد که لااقل پدر تسکینی بیابد و به پسرش افتخار کند وبگوید حاصل زحماتش چنین هدر نرفته درد دل زیاد است منم طاقت نوشتن ندارم چرا چرا اخه چرا وقتی مسیولین ما ما را درک نکنند مگر ما چه میخواهیم ها ایا انها از دیدن معتادها کنار جوبها لذت میبرند یا از محبوس و ...شدن و خرید و فروش مواد مخدر یا از این لذت میبرند که موقع انتخابات و راهپیماییها و صفوف نماز و .....جوان ورزشکاری را ببینند که سرشار از نیرو ومردانگی است... بابا خدایی هم هست بترسید از اه مظلومان .خدا رحمتت کنه کیوان که رفتی و ندیدی این نامردی روزگار نامرد را .یا صاحب الزمان (ع )ادرکنی(برای شادی روح مرحوم کیوان فاتحه مردانه باید خواند نه سکوت اجباری)