به گزارش مشرق، محمود خرسند در حرفه صدابرداری جزو پرکارترینها محسوب میشود که تجربه کار در ژانرهای مختلف را داشته است. در کارنامه او فیلمهای تجاری (از جمله همکاری مستمر با مسعود دهنمکی) دیده میشود و هم فیلمهایی که سعی میکنند مرز میان مخاطب خاص و عام را رعایت کند.
او جزو امتیازت مثبت فیلم «ساعت پنج عصر» محسوب میشود چرا که به مقتضیات فراز و فرود داستان، بیشتر پلانها در فضای شهری اتفاق افتاده و همین مسئله کار صدابردار را دشوار میکند که خرسند از عهده این دشواری بهخوبی برآمده است. او در فیلم «ساعت پنج عصر» برای چندمین بار با مهران مدیری همکاری کرده است که در ادامه روایت او را از صدابرداری این فیلم میخوانید.
در کارنامه شما فیلمهایی به چشم میخورد که اغلب فیلمهای بیگپروداکشن یا فیلمهای شلوغی از لحاظ تعداد لوکیشن و تعداد بازیگران محسوب میشوند. آیا علاقهمندی خاصی به کار در این فیلمها دارید یا پیشنهادها اغلب به این شکل است؟ برای مثال از همکاری در چندگانه «اخراجیها» گرفته تا فیلمهایی مثل «دموکراسی توو روز روشن» یا «آباجان».
خوشبختانه پیشنهادها اغلب به این شکل بوده است. برای هر سینماگری خیلی خوشایند است که در فیلمهای عظیم کار کند که خوشبختانه در فیلمهایی که کار کردهام این مهم دیده میشود چون انگیزه و اعتماد بهنفس سینماگر را دوچندان میکند و با این امید کار میکند که فیلمش ماندگار خواهد بود.
تنوع ژانر درکارهای شما دیده میشود. چقدر صدابرداری و کار با مقوله صدا در ژانرهای مختلف تفاوت دارد؟
بله؛ هم فیلم جنگی کار کردهام و هم فیلمهایی با فضای اجتماعی یا کارهای کمدی و... همچنین کار هم در فضای آپارتمانی، فضای پلاتو و دکورهای ساخته شده. مهمترین حسن این وضعیت این است که آدم مدام خودش را به چالش دعوت میکند که در این کارهای با تمایزات ژانری متنوع، چطور باید از عهده کار خودش برآید. همچنین باید بداند برای کارکردن در یک ژانر بهخصوص از چه تجهیزاتی استفاده کند تا در خدمت رعایت قواعد آن ژانر باشد، مثلا در فیلم «اروند» یادم میآید که قهرمانان داستان زیر آب تیر میخوردند و ما تجهیزاتی را انتخاب کردیم تا بتوانیم فریادهای زیر آب را هم صدابرداری کنیم. تنوع ژانر باعث میشود که تجربه گرایی سینماگر جنبه عملی پیدا کند.
در سینمای ایران در یک دهه اخیر کم کم از فیلمبرداری نگاتیو به فیلمبرداری دیجیتال رسیدهایم. در زمینه صدابرداری چه تغییر و تحولی صورت گرفته؟ ابزراهای صدابرداری مثل رکوردرها چه تغییراتی داشته است؟
مهمترین تغییر در نحوه کار همین رکوردرها اتفاق افتاده که علاوه بر کیفیت بهتر، توانایی این را پیدا کردند که بتوانند فضای بیشتری را پوشش دهند. زمانی که دستیار بودم صدابرداری با کمترین امکانات ممکن انجام میشد که حالا دیگر غیر ممکن است. خوشبختانه در زمینه صدا، سینماگران خلاقی داریم که کاملا خودشان را با تجهیزات نوین این رشته بهروز کردهاند. بجز رکوردرها، میکروفنهای بیسیم هم کیفیت بهتر و بیشتری پیدا کردهاند. بهنظرم امکانات صدا حتی از تنوع امکانات فیلمبرداری خیلی بیشتر شده است.
به فیلم «ساعت پنج عصر» بپردازیم. آیا در گذشته تجربه کارکردن با مهران مدیری را داشتید؟
بله؛ طی چند سال اخیر به غیر از سریال «در حاشیه»، در تمامی کارها مدیری حضور داشتم. تجربیات بسیار لذتبخشی بود به معنی دقیق کلمه از حضور در پشت صحنه کارهای مدیری لذت بردم.
شما با کارگردانهای مختافی همکاری کردهاید. وجه تمایز کارگردانی مدیری دقیقا در چه مواردی نمود پیدا میکند؟
آنقدر کارکردن با مدیری برایم آرامشبخش بوده که در سه سال اخیر در تمام کارهایش حضور داشتهام. او تسلط کمنظیری بر زبان سینما و اجزای سینما دارد و خیلی هم اهل کشف و شهود است. مثلا بارها شده سر صحنه خلاقیتهایی را ارائه میدهد که آدم را شگفتزده میکند.
در «ساعت پنج عصر» بنا بر مقتضیات داستان فیلم، خیلی از صحنههای فیلم در خیابان گرفته شده است. چه ویژگیهای خاصی در صدابرداری تجربه کردهاید که قبلا کار نکرده بودید؟ چه راهکاری داشتید که صدای شفافتری را ضبط کنید ؟
غیر از سکانسهای آغازین، بقیه پلانها در فضای شهری فیلمبرداری شده است.خوشبختانه در چند سال اخیر به میکروفنهای بیسیم و وایرلس با کیفیتی مجهز شدهایم که آنتندهی خیلی خوبی دارند و باعث میشود کار در مکانهای وسیع از لحاظ محیطی برای صدابردار ممکن شود. این امکان باعث میشود که در شلوغترین صحنهها آنقدر صداها کیفیت داشته باشد که انگار دوبله شده است. خوشبختانه در نسخه نهایی هم نتیجه موفقیتآمیز داده است.
معمولا پشت صحنه چنین فیلمهایی بهدلیل حالوهوایی که در پشت صحنه و جلوی دوربین حکمفرماست، بارها شاهد خندههای دستهجمعی هستیم. چقدر شاهد چنین تجربیاتی بودید و چه تاثیری در کارتان داشته است؟
خیلی باعث خوشحالی میشود چون وقتی تعداد زیادی آدم با سلیقههای مختلف به یک صحنه میخندد؛ یعنی پلان مورد نظر نتیجه خوبی داشته است طبعا عوامل بیشترین مقاومت را میکنند که نخندند اما وقتی در یک صحنه میخندند یعنی احتمالش زیاد است که مخاطب هم هنگام تماشای این صحنهها چنین ارتباط مفرحی را با کار برقرار کند.
در «ساعت پنج عصر» برای چندمین بار با سیامک انصاری همکاری کردهاید. شیوه همکاریتان چطور بود؟ مخصوصا اینکه او همیشه در حال گشتوگذار در خیابان است و کار شما را خیلی سخت میکند.
سیامک انصاری از حرفهایترین و صبورترین بازیگران ماست که کار با او برای هر سینماگری یک نعمت است. ویژگی مهم کار در «ساعت پنج عصر» این بود که بهدلیل درگیریهای فیزیکی زیادی که داشت باید میکروفن را داخل موهایش کار میگذاشتیم که به کمک گریمور امکانپذیر شد. انصاری زمانی که این میکروفنها کار گذاشته میشدند کاملا همراه و همدل بود و بهیاد ندارم که کوچکترین اعتراضی به این کارها کرده باشد. مثلا در طول روز، بچههای طراحی گریم باید چندین بار به ترمیم صورت و گردن او میپرداختند که در تمام این تغییرها کاملا حرفهای و همراه بود.
فکر میکنید باتوجه به تنوع فیلمهایی که هماکنون روی پرده داریم و بهخصوص فروش خیلی خوب فیلمها، فیلم مهران مدیری میتواند به فروش چشمگری دست پیدا کند؟
این فروشهای خوب باعث میشود که سینماگران با آرامش و اطمینان بیشتری کار کنند. بهنظرم اگر اتفاق خاصی نیفتد، «ساعت پنج عصر» قطعا تا ۲۵ میلیارد تومان و حتی بیشتر فروش خواهد داشت و میتواند رکورددار گیشه تاریخ سینمای ایران باشد.
حرف ناگفتهای دارید؟
حدود ۲۰سالی است که بهعنوان صدابردار فعالیت میکنم، پشت صحنه «ساعت پنج عصر» یکی از بهترین و لذتبخشترین پشت صحنههایی بود که تجربه کردم. با اینکه فیلمی بهشدت شلوغ بود، مدام در خیابان بودیم و تصاویر عبوری فراوانی با حضور هنروران بیشمار داشتیم، اما آنقدر عوامل پشت صحنه با هم صمیمانه رفتار میکردند که باعث میشد هر روز بیشتر و بهتر از روز قبل سر صحنه حاضر شویم. هر روز که سر صحنه میرفتیم از شیوه این همکاریها خوشحال و خرسند میشدیم. بهخصوص در مورد محمود کلاری که برایم بت سینمای ایران است و کنارش چیزهای زیادی یاد گرفتهام؛ او همیشه پرانرژی و با کلی ایده و پیشنهاد سر صحنه حاضر و باعث میشد تا دیگر عوامل نیز به تکاپو بیفتند و همچنین گروه کارگردانی بستر لازم را برای راحتی کار ما فراهم کردند. امیدوارم که این همدلی و صمیمیت روی پرده هم انعکاس پیدا کند و به کام مخاطبان بنشیند.