به گزارش مشرق، مردم آمریکا بر این باورند که دونالد ترامپ برای اقتصاد آمریکا مفید خواهد بود. طبق نظرسنجی انجام شده توسط گالوپ، آمریکایی ها انتظارات فراوانی از رئیس جمهور خود دارند. اکثریت قابل توجهی (بیش از 60 درصد) معتقدند که نظام اداری و کابینه ترامپ اقتصاد آمریکا را رشد خواهد داد. از این میان (52 درصد) افراد باور دارند که وی وضعیت بهداشت و سلامت را بهبود خواهد بخشید و اشتغال زایی خواهد کرد.

ریچارد کورتین از اقتصاددانان ارشد آمریکایی بیان می‌دارد که مردم پس از  انتخاب ترامپ دیدگاه مثبتی نسبت به امور مالی شخصی خود و نیز اقتصاد ملی آمریکا دارند. با این حال باید جزئیات برنامه های ترامپ را دی تا بتوان بهتر درباره این پدیده صحبت کرد.

طبق نتایج حاصل شده از تحقیقات مختلف از جمله ادیسون، به این نتیجه می‌رسیم که اقتصاد مهم‌ترین محور در انتخابات آمریکا بوده است. از هر پنج رای دهنده سه بر این باورند که کشور در وضعیت اقتصادی بدی قرار داشت، تعدادی نیز معتقدند که اقتصاد در این سالها نه خوب و نه بد بوده است. دو سوم مردم گفته ­اند که وضعیت اقتصادی آنان در طی چهار سال اخیر وضعیت نامطلوبی بوده است و از هر سه نفر معتقدند که زندگی برای نسل‌های آینده دشوارتر خواهد بود.

 این انتخابات بیانگر میزان رضایت مردم از دولت باراک اوباما است به طوری که در حدود 60 درصد افرادی که این اطلاعات از آنها به دست آمد اظهار داشتند که این نتیجه شکست بزرگی برای اوباما به حساب می‌آید. در حقیقت چون اوباما نتوانست در زمینه اقتصاد ملی، هزینه‌های دانشجویان، حقوق کارمندان و ... اقدام مثبتی انجام دهد، نتیجه این انتخابات به نفع رقیب اصلی هیلاری کلینتون، دونالد ترامپ، که وعده تغییرات اساسی را نظام اقتصادی آمریکا داده است پایان یافت. برخلاف عقیده برخی که معتقدند مردم آمریکا به دونالد نژادپرست رای داده‌اند، باید خاطرنشان کرد که مردم فردی را برگزیدند که قصد تغییر در وضعیت اقتصادی مردم را دارد.  این نتایج کاملا بر خلاف ادعای مخالفان ترامپ است چرا که آنها ادعا داشتند که اکثر طرفداران ترامپ به دلیل نژادپرستی وی به او رای داده‌اند.

اما سؤال این است که آیا ترامپ قادر خواهد بود که این برنامه را عملی سازد؟

استیو بانون مشاور استراتژیک ترامپ بیان می‌دارد که تحقق این وعده برای دولت ترامپ بسیار حیاتی است اما پیش از هر کاری ترامپ نیاز دارد تا مقدماتی را برای این کار فراهم سازد. به همین منظور سامان دادن به اقتصاد کار اول وی محسوب می‌شود. بانون معتقد است که اگر ترامپ در تحقق این وعده پیروز شود نه تنها 60 درصد آراء مردم آمریکا را برای خود کسب کرده است بلکه اوست که می‌تواند تا 50 سال بر آمریکا حکمرانی کند.

به نظر بانون محافظه کاران در آمریکا در حال دیوانه شدن هستند. به نظر وی همه چیز به کار مردم بستگی دارد. با سرمایه‌گذاری های تریلیون دلاری دولت در زمینه‌های تولیدی و صنعتی این وعده محقق خواهد شد. او این دوران را به دهه 1930 تشبیه کرده و معتقد است که اقدامات ترامپ حتی از انقلاب ریگان بهتر خواهد شد.

بانون طراح اصلی برنامه اقتصادی ترامپ است و به سبب همین برنامه اقتصادی است که ترامپ توانست رای زیادی را جمع کند. حال نکته اصلی این است که این برنامه زمانی موفقیت آمیر خواهد بود که تغییرات اساسی در آن ایجاد شود. از جمله اساسی‌ترین تغییرات به قرار زیر است:

کاهش میزان مالیات شرکت ها از 35 درصد به 15 درصد

کاهش مالیات‌های گمرکی با برنامه به منظور بازگرداندن ارز به کشور که ترامپ قصد دارد تا با دادن فرصت‌های مناسب به شرکت ها سرمایه‌های آنان را برای استفاده در داخل کشور جمع آوری نماید. منتقدان معتقدند این کار زمانی موفق می‌شود که بیان‌های اقتصادی قوی بوده و تقاضا در داخل کشور وجود داشته باشد.

ترامپ قصد دارد تا مالیات‌ها را نیز از 39.6 درصد به حدود 33 درصد کاهش دهد. در اینصورت فردی که سالانه بین 48000 دلار تا 83000 دلار درآمد دارد در حدود 1000 دلار مالیات کمتر پرداخت خواهد کرد و 0.01 درصد از افرادی که در حدود 3.7 میلیون دلار در سال درآمد دارند در حدود 1 میلیون دلار مالیات کمتر پرداخت خواهند کرد.

دین باکر یکی از اقتصاددانان در مورد برنامه اقتصادی ترامپ می‌گوید که طبق تحقیقات انجام شده توسط مرکز سیاست‌گذاری بر مالیات و برخی دیگر از موسسات، برنامه ترامپ سود حاصل از دریافت مالیات را  در یک دهه آینده در حدود 9 تریلیون دلار کاهش خواهد داد و این موضوع در حدود 800 میلیارد بر کسری بودجه سالانه آمریکا خواهد افزود. نکته مهم این است که برنامه ترامپ برای ثروتمندان بسیار مطلوب است چرا که سالانه در حدود 1.5 میلیون دلار برای آنها در پرداخت مالیات‍ها تخفیف وجود خواهد داشت. این برنامه مطابق با اصول جمهوری خواه‌هان است. به نظر وی بهتر است مالیات‌ها برای افراد و قشر متوسط جامعه اعمال شود. او معتقد است اجرای چنین برنامه‌ای خیانت بزرگی از جانب حامیان ترامپ می‌باشد.

جب هنسارلینگ منتقد و نماینده تگزاس بیان داشته است که ترامپ قصد دارد تا قانون داد-فرانک را نیز لغو کند. به نظر وی این قانون بزرگترین اشتباهی بود که کنگره انجام داده است. او افزود من تا زمانی که این قانون از بین نرود آرام نخواهم شد.

 اما به هر حال برنامه اقتصادی ترامپ هنوز دارای ابهامات و نقاط تاریکی می‌باشد. برای نمونه ترامپ از یک سو بانک فدرال را به حباب‌سازی در بازار محکوم می‌کند و از سوی دیگر تلاش می‌کند تا همه موانع موجود بر سر راه حباب‌سازی را برطرف نماید.

وال استریت ژورنال در مورد ترامپ نوشته است که او قصد دارد تا با عزم جدی به مبارزه و اصلاح بسیاری از قوانین مالی آمریکا برخیزد.

بازفید نیوز هم نوشته است که بحران مالی 2008 آمریکا بسیار سهمگین و بزرگ بود و هنوز هم ایالات متحده تاوان آن بحران را می‌دهد. به نظر این روزنامه هر بانکی که در این بحران نقش داشته است باید مواخذه شود و هرگونه کمک به این بانک‌ها می‌تواند بحران جدیدتری به ارمغان آورد. یکی از اعضای کنگره هم اظهار داشته است که نظام قضایی باید برای این مفاسد مجازات‌هایی را در نظر بگیرد چرا که اقدامات این افراد به ضرر قشر متوسط جامعه که درآمد سالانه آنها پایینتر از 50000 دلار یا کمتر از 60000 دلار است، می‌باشد. در حقیقت او قصد دارد تا بانک‌ها در جامعه شفاف‌سازی انجام دهند. او می‌خواهد تا از فسادی که در وال استریت وجود دارد و در حال اداره جامعه است جلوگیری کند.

به نظر وی، بانون در پی برانگیختن احساسات مردم بوده و قصد دارد تا جنبشی به راه بیندازد. در حقیقت این برنامه اقتصادی سودی برای قشر کارگر آمریکا نخواهد داشت. آنها در گفتار خوب صحبت می‌کنند ولی هیچ اقدام و عملی در این راستا انجام نداده‌اند.

 بانون قصد دارد تا یک تریلیون دلار در بخش زیرساختی هزینه کند که به عقیده بسیاری این اقدام یک کلاهبرداری و خیانت بزرگ است. زیرا هنگامی که در مورد کارهای عمرانی و زیرساختی بحث می‌شود مردم غالبا در مورد بیل‌های آماده برای کار فکر می‌کنند و به نظر آنها درآمد خوبی از کار در این مکانها حاصل خواهد شد. اما در حقیقت دولت ترامپ قصد دارد تا با سوبسید 137 میلیارد دلاری به شرکت‌های خصوصی، این امتیازات را به آنها واگذار کند و در این صورت تنها پروژه‌هایی اجرایی خواهند شد که سودآوری بالایی برای شرکت سرمایه‌گذار داشته باشد. این برنامه عملی نخواهد شد و با شکست مواجه می‌شود زیرا قراردادن پول در دست مردم باعث می‌شود تا آنها این مبالغ را به سرعت خرج کنند در نتیجه با توجه به نظام عرضه و تقاضا ممکن است وضعیت مالی و اقتصادی کشور وخیم‌تر شود.