برجام پاشنه آشیل روحانی

«مؤسسه امریکن‌اینترپرایز» با اشاره به این‌که انتظارات برآورده‌نشده مردم ایران بعد از توافق هسته‌ای، برجام را به پاشنه آشیل روحانی و اصلاح‌طلبان تبدیل کرده، به ترامپ توصیه می‌کند از این انتظارات برای جرقه زدن شورش در ایران استفاده نماید.

سرویس جنگ نرم مشرق - یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیش روی ترامپ، برخورد با ایران است. رئیس‌جمهور جدید آمریکا اگرچه فعلاً مجبور به تسلیم در مقابل توافق هسته‌ای شده است، اما چنان‌که با اقداماتی نظیر صدور دستور اجرایی برای جلوگیری از سفر ایرانی‌ها به آمریکا نشان داده، به دنبال راه‌های دیگری است تا سایر قول‌های انتخاباتی خود درباره سخت‌گیری علیه ایران را عملی کند.

ترامپ قول داده به جای پاره کردن برجام، در اجرای آن نهایت سخت‌گیری را علیه ایران انجام دهد

اندیشکده محافظه‌کار «مؤسسه امریکن‌اینترپرایز» یکی از ده‌ها اندیشکده‌ای است که با آغاز ریاست‌جمهوری ترامپ، او را در زمینه سیاست خارجی هدایت می‌کنند. این اندیشکده در بخش پیشنهادات خاورمیانه‌ای خود به ترامپ، گزارش‌های متعددی را به موضوع ایران اختصاص داده است و «مایکل روبین[1]» کارمند سابق پنتاگون که رویکرد ضدایرانی نیز دارد، یکی از چندین نویسنده در این بخش است. در ادامه، منتخبی از مهم‌ترین نکات ارائه‌شده در دو گزارش اخیر روبین با محوریت ایران در اندیشکده مؤسسه امریکن‌اینترپرایز در اختیار مخاطبان محترم قرار می‌گیرد.

انتقاد ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران در جمع مخالفان برجام

برجام؛ پاشنه آشیل روحانی و ایران

روبین که مدتی را بعد از انقلاب اسلامی در ایران زندگی کرده است، طی گزارشی تحت عنوان «پاشنه آشیل ایران: انتظارات برآورده‌ نشده[2]» به توصیف راه‌کارهایی می‌پردازد که از نظر او برای به زانو درآوردن ایران بعد از توافق هسته‌ای قابل‌اجرا هستند. وی گزارش خود را با انتقاد از دولت اوباما به خاطر نشستن دور میز مذاکره با تهران آغاز می‌کند و در عین حال، همین توافق را پایه اقداماتی قرار می‌دهد که پیشنهاد می‌کند ترامپ مقابل ایران دست به آن‌ها بزند.

روبین ادعا می‌کند: «قبل از شروع مذاکرات هسته‌ای با ایران، اقتصاد ایران 5/4 درصد طبق آمار خود این کشور، سقوط کرده بود. پول ایران هم یک سقوط آزاد را تجربه می‌کرد و هیچ کورسوی امیدی در این کشور وجود نداشت. با این وجود، پرزیدنت اوباما و «جان کری» وزیر خارجه آمریکا برای آن‌که ایران را پای میز مذاکره بیاورند، به راحتی حدود 12 میلیارد دلار، یعنی بیش از دو برابر بودجه سالانه سپاه پاسداران ایران، را خرج ارائه انگیزه مالی به تهران کرد.»

وی ادامه می‌دهد: «در شرایطی که حتی حامیان توافق با ایران هم می‌گویند، معتقدند که توافق می‌توانست بهتر از این باشد، اساس نقد آن‌ها، این است که «کری» و تیم او اهرم به دست آمده علیه تهران در اوج بحران مالی ایران را هدر داده‌اند. با این حال، خوبی‌های توافق هر چه هم که باشند (تاریخ‌دان‌ها نظر نهایی درباره هوشمندانه یا ساده‌لوحانه بودن توافق هسته‌ای با ایران را خواهند داد) یک نکته واضح است: مردم عادی ایران انتظار داشتن از نتیجه توافق بهره‌مند شوند.»

نویسنده توضیح می‌دهد: «مشکل برای شهروندان عادی ایرانی این است: حتی اگر اقتصاد ایران دوباره به درجه سودآفرینی رسیده باشد، مردم این کشور هنوز هم بعد از توافق هسته‌ای منافع زیادی از آن نبرده‌اند؛ البته «اگر» اندک منافعی برده باشند.» روبین سپس به اصل موضوع گزارش خود می‌رسد و درباره ناامیدی مردم ایران از اصلاح‌طلبان می‌نویسد: «ایرانی‌ها در حالی به استقبال انتخابات ریاست‌جمهوری می‌روند که مردم عادی در این کشور ممکن است تمایلی به شرکت در این بازی مسخره [شرکت در انتخابات و رأی به اصلاح‌طلبان] نداشته باشند، چون می‌دانند آن‌هایی که خود را «اصلاح‌طلب» توصیف می‌کنند، بار دیگر در برآورده کردن انتظارات مردم شکست خورده‌اند.»

امریکن‌اینترپرایز: برجام نه تنها دست‌آوردی برای دولت روحانی محسوب نمی‌شود، بلکه با نزدیک‌تر شدن به انتخابات و بی‌فاید بودن توافق هسته‌ای برای مردم عادی در ایران، اکنون به پاشنه آشیل روحانی و اصلاح‌طلبان تبدیل شده است

اتحاد آمریکا و اروپا برای شوراندن مردم ایران علیه جمهوری اسلامی

کارشناس امور ایران در مؤسسه امریکن‌اینترپرایز پس از طرح این سؤال که «آمریکا و اروپا چه کار باید بکنند؟» پیشنهاد می‌کند: «شاید زمان آن رسیده باشد که افرادی که باور دارند ایرانی‌ها شایسته فردایی بهتر هستند و معتقدند استراتژی دولت قبلی آمریکا مبنی بر مشروعیت بخشیدن و تقویت حکومت ایران، به جای پیش‌برد منافع امنیت ملی آمریکا آن‌ها را به خطر انداخته، از ناخرسندی ایرانی‌ها به خاطر ناتوانی مقامات این کشور در تأمین [رفاه مردم] استفاده کنند.»

روبین تصریح می‌کند که اروپایی‌های جناح چپ مانند حزب سبز، «باید آشکارا از جنبش‌های مستقل و نوپای سندیکایی در ایران حمایت کنند. اگر مقامات ایران مجبور شوند بیش‌تر از موشک‌های بالستیک، برای [افزایش] دست‌مزد مردم سرمایه‌گذاری کنند، هم برای مردم ایران و هم برای جهان یک پیروزی رقم می‌خورد.»

نویسنده گزارش به طور خاص در مورد آن‌چه آمریکایی‌ها برای دخالت در اوضاع داخلی ایران باید انجام بدهند، می‌نویسد: «ضرورت دارد که مقامات هر دو حزب آمریکا، هم در رسانه‌های غربی و هم در رسانه‌های فارسی‌زبانی که هدف‌شان مخاطبان ایرانی هستند، بر دلایل واقعی ادامه پیدا کردن فقر در میان مردم عادی در ایران تأکید کنند: بگذارید مردم ایران عصبانیت خود را به سویی که باید متمرکز کنند.»

وی سپس در اشاره‌ای آشکار به موضوع اختلاس‌های مالی و حقوق‌های نجومی که اخیراً مطرح شده‌اند، می‌نویسد که مقامات ایران، ثروت میلیون‌ها دلاری و در برخی موارد میلیاردها دلاری را برای خود جمع کرده‌اند، در حالی که مردم این کشور در فقر زندگی می‌کنند. روبین البته نظام ایران و سپاه پاسداران را در این‌باره مقصر معرفی و عملاً توصیه می‌کند مقامات کاخ سفید بار دیگر مانند سال 88 دست به دخالت در اوضاع داخلی ایران بزنند.

مؤسسه امریکن‌اینترپرایز در انتهای گزارش خود می‌نویسد: «پرزیدنت اوباما این حق انتخاب را داشت که طرفِ حکومت ایران را بگیرد یا مردم این کشور را. او حکومت ایران را انتخاب کرد. پرزیدنت ترامپ باید درک کند که هم به نفع ایرانی‌ها و هم آمریکایی‌ها، و هم به سود ترقی‌طلب‌ها و هم محافظه‌کارهاست که او طرفِ مردم ایران را بگیرد.»

«مؤسسه امریکن‌اینترپرایز» پیشنهاد می‌کند دولت آمریکا بار دیگر جرقه یک «خشونت سیاسی» در ایران را بزند

این اندیشکده آمریکایی نهایتاً به صراحت بیان می‌کند که در مسیر ضربه زدن به ایران و پی‌گیری سیاست تغییر حکومت در این کشور، حتی پس از مذاکرات هسته‌ای میان تهران و واشینگتن، «نارضایتی در حال رشد در میان ایرانیان درباره ناموفق بودن دولت [روحانی] در بهبود زندگی آن‌ها حتی پس از توافق هسته‌ای، یک فرصت واقعی را [برای ایجاد تفرقه میان مردم و دولت] فراهم می‌کند.»

سپاه پاسداران؛ مشکل اول و آخر آمریکایی‌ها

مایکل روبین یکی از گزارش‌های دیگر خود را که در قالب مجموعه گزارش‌های مؤسسه امریکن‌اینترپرایز برای هدایت سیاست خارجی ترامپ نوشته، به موضوع «سپاه پاسداران[3]» اختصاص می‌دهد و در آن اتهامات تکراری آمریکایی‌ها علیه ایران و سپاه پاسداران را تکرار می‌کند. وی می‌نویسد: «صرف‌نظر از این‌که دیپلماسی با ایران موفق شود یا نشود، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» هم‌چنان منافع و امنیت آمریکا را به چالش خواهد کشید.» سپس مدعی می‌شود: «سپاه پاسداران نه تنها مسئولیت اقدامات تروریستی ایران در خارج از این کشور را به عهده دارد، بلکه پشت مداخله‌های ایران در سوریه و عراق، و حمایت تهران از نیروهای نیابتی‌اش در لبنان، یمن، و شاید حتی بحرین، را نیز هست.»

نویسنده سپس توضیح می‌دهد که برای ایجاد «تغییر واقعی» در ایران، کاخ سفید باید استراتژی‌ای اتخاذ کند که منابع سپاه پاسداران را مهار نموده و بخشکاند، به علاوه این‌که از راه‌های دیگر، این سازمان را تضعیف، تجزیه، و ریشه‌کن نماید. روبین دلیل اهمیت این موضوع را هم این‌گونه توصیف می‌کند: «ایران و نیروهای نیابتی‌اش، از انقلاب سال 1979 تا کنون، مسئول مرگ صدها آمریکایی هستند؛ رقمی که بعد از القاعده، بزرگ‌ترین رقم در میان تمام کشورها و گروه‌های دیگر است.»

تکرار ادعاهای ضدایرانی آمریکایی‌ها از زبان «مایکل روبین» کارمند سابق پنتاگون و کارشناس امور ایران

نکته این‌جاست که حتی توافق هسته‌ای نیز موجب نشده تا این اندیشکده آمریکایی اتهام «تلاش ایران برای ساخت به سلاح هسته‌ای» را کنار بگذارد. اولین چالشی که مؤسسه امریکن‌اینترپرایز مدعی است ایران آمریکا را با آن مواجه کرده است «ایجاد ظرفیت سلاح‌های هسته‌ای و موشک‌های قادر به حمل این سلاح‌ها» است. سایر ادعاهای ضدایرانی روبین به شرح زیر در گزارش توصیف شده‌اند:

  • تهران هم‌چنان به تضعیف صلح و امنیت در خاورمیانه، به عنوان مثال، در سوریه، لبنان، یمن، و کرانه باختری و غزه ادامه می‌دهد. سپاه پاسداران نقطه اشتراک تک‌تک این چالش‌هاست.
  • جمهوری اسلامی ایران یک قدرت معتقد به وضعیت موجود نیست. قانون اساسی این کشور، اساس‌نامه بنیادین سپاه پاسداران، و اقدامات آن نشان می‌دهند که ایران تلاش دارد تا انقلاب خود را از طریق ابزارهای خشونت‌آمیز صادر کند.
  • آمریکا نمی‌تواند رهبری [و تسلط] بر ایران را رها کند، چون سپاه پاسداران و نیروهای نیابتی‌اش هم‌چنان آمریکا و متحدانش را هدف قرار می‌دهند.
  • تسلیم شدن مقامات آمریکایی [در تلاش برای تسلط بر ایران] متحدان آمریکا را به خطر می‌اندازد، بی‌ثباتی را تشدید می‌کند، امنیت انرژی در جهان را از بین می‌برد، عبور و مرور در آب‌راه‌های استراتژیک را مختل می‌نماید. بعد از انقضای برجام، ایران جسور می‌شود و یک برنامه هسته‌ای بی‌قید و شرط را در کنار توانایی حمله یا بازدارندگی علیه آمریکا و متحدانش در اختیار خواهد داشت.

هدف؛ یک کودتای دیگر در ایران

مؤسسه امریکن‌اینترپرایز در بیان هدف نهایی اقدامات آمریکا در ایران می‌نویسد: «سازمان‌های کارگری و دموکراتیک در آمریکا می‌توانند از گروه‌ها و نهادهای ثالث مانند سوسیال‌دموکرات‌ها در اروپا برای برقراری ارتباط با اتحادیه‌های کارگری مستقل در ایران استفاده کنند.» اگر اتحادیه‌های کارگری مستقل در لهستانِ کمونیستی توانستند به تدریج نظام مستبد این کشور را تضعیف کنند، در ایران هم خواهند توانست اثر قدرت‌بخشی [به مردم علیه حکومت] را داشته باشند.»

آن‌چه سال 88 در ایران اتفاق افتاد، نمونه شکست‌خورده‌ای از انقلاب‌های رنگی آمریکایی در کشورهایی مانند صربستان، گرجستان و اوکراین بود

روبین توصیه می‌کند که آمریکا در میان‌مدت علیه ایران «تحریم‌های جدید اعمال کند، دارایی‌های این کشور را توقیف نماید، و اعتبار شرکای تجاری سپاه پاسداران را تحت فشار بگذارد.» وی هم‌چنین از تخصیص بودجه برای حمایت جهت‌دار از اتحادیه‌های کارگری ایرانی نیز استقبال می‌کند و می‌نویسد: «هرگونه ناآرامی در میان کارگران، پایه‌های مالی سپاه را تضعیف می‌کند و می‌تواند موجب جرقه خشونت سیاسی شود که توان سپاه پاسداران [در جلوگیری از وقوع انقلاب رنگی در ایران] را بیش از پیش خواهد آزمود.»

آن‌چه روبین پیشنهاد می‌دهد، اتخاذ سیاست‌هایی مانند توطئه‌های آمریکایی در کشورهایی مانند صربستان، گرجستان و اوکراین است. در این کشورها، اتحادیه‌های دانش‌جویی، جنبش‌های مدنی، سازمان‌های غیردولتی و نهادهای داوطلبانه با حمایت مستقیم و غیرمستقیم دولت آمریکا، دست به اعتراضات ظاهراً مسالمت‌آمیز ضددولتی زدند و هدفی جز سرنگونی نظام حاکم نداشتند؛ هدفی که در سه کشور نام‌برده محقق هم شد. اکنون نویسنده گزارش مؤسسه امریکن‌اینترپرایز اتخاذ همین سیاست‌ها را بعد از کودتای 28 مرداد و بعد از تلاش ناموفق آمریکا در سال 88، بار دیگر مطرح کرده است.

نویسنده در همین راستا ادعا می‌کند که نهادهای اطلاعاتی و وزارت خزانه‌داری آمریکا در مورد دارایی‌ها، حساب‌های بانکی و سازمان‌های وابسته به سپاه پاسداران در ایران اطلاعاتی دارند، اما در مورد پرسنل سپاه پاسداران اطلاعاتی در دست ندارند. وی در ادامه، ضمن طرح پیشنهاد همکاری آمریکا با دولت‌های خارجی مخالف سپاه پاسداران و اتحادیه‌های تجاری برای هدف قرار دادن این سازمان می‌نویسد: «بسیاری از سازمان‌های کارگری آمریکایی و اروپایی توانایی آن را دارند که با شرکت‌های مستقل [از سپاه پاسداران] در ایران ارتباط برقرار کنند، اما ممکن است نیاز به تشویق و یا حمایت مالی آمریکا داشته باشند.»

روبین البته اعتراف می‌کند: «بسیاری از کشورهای اروپایی ممکن است در ابتدا با هرگونه اقدام قهری بیش‌تر علیه سپاه پاسداران مخالف باشند»، از ترس این‌که منافع اقتصادی‌شان به خطر بیفتد یا این‌که ایران تصمیم بگیرد توافق هسته‌ای را لغو کند. با این حال، وی راه جایگزین را تشویق اروپایی‌ها به حمایت از اتحادیه‌های تجاری در ایران به جای قطع سرمایه‌گذاری در این کشور معرفی می‌کند.

دولت روحانی باید در کنار استقبال از اروپایی‌ها در ایران، مراقب باشد تا از توافق‌های پشت پرده آن‌ها با آمریکا غافل‌گیر نشود

توافق هسته‌ای می‌میرد، چه الآن چه بعداً

نویسنده گزارش ضمن اشاره به این‌که «آمریکایی‌ها هم‌چنان نسبت به ایران و توافق هسته‌ای این کشور مشکوک هستند»، خواستار نظارت بر پایگاه‌های نظامی سپاه پاسداران به بهانه راستی‌آزمایی درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران می‌شود. وی هم‌چنین می‌نویسد: «می‌توان سیاستمدارانی را که از برجام حمایت می‌کنند، متقاعد کرد تا از اقداماتی دفاع کنند که سپاه پاسداران را تضعیف، و تضمین می‌کند تعاملات تجاری [با ایران] خالی از [نفوذ] سپاه پاسداران هستند.

استدلال روبین برای دفاع از اقداماتی که برجام را در آستانه سقوط قرار می‌دهند هم در نوع خود جالب توجه است: «بزرگ‌ترین هزینه [انجام این‌گونه اقدامات]، این احتمال خواهد بود که رهبران ایران از چنین اقداماتی به عنوان بهانه‌ای برای کنار گذاشتن برجام استفاده کنند. این در حالی است که با نزدیک شدن به تاریخ انقضای توافق هسته‌ای، کفه فواید این اقدامات نسبت به کفه هزینه‌های آن‌ها بیش‌تر سنگینی خواهد کرد.»

نکته‌ای که گزارش مؤسسه امریکن‌اینترپرایز یادآوری می‌کند، این است که دولت روحانی سرنوشت و اعتبار خود را به آینده برجامی گره زده است که رئیس‌جمهور جدید آمریکا اتفاقاً با وعده پاره کردن آن روی کار آمده است. به عبارت دیگر، اختلافات بر سر توافق هسته‌ای و روی کار آمدن دولتی محافظه‌کار در آمریکا که دورتادورش را مشاوران جنگ‌طلب و ایران‌هراس گرفته‌اند، به این معناست که هر طرفی بیش‌تر به این توافق تکیه کرده باشد، با شکسته شدن برجام محکم‌تر زمین خواهد خورد؛ متأسفانه الآن طرفی که بیش‌ترین اتکا را به این توافق شکننده هسته‌ای کرده، دولت روحانی است.

«اگر آمریکایی‌ها برجام را پاره کردند، ما آن را آتش می‌زنیم»؛ نمونه‌ای از مواضعی که مقامات ایران باید بگیرند تا طرف آمریکایی از نقض برجام بترسد

در حالی که اندیشکده‌های مختلف آمریکایی با اسباب‌کشی اوباما از کاخ سفید و روی کار آمدن ترامپ، دستورالعمل‌های متنوع برای تضعیف برجام و دشمنی با ایران را روی میز کار رئیس‌جمهور جدید می‌گذارند و خود ترامپ هم به تحریم‌های جدیدش علیه ایران افتخار می‌کند، دولت روحانی در موضع تدافعی قرار گرفته و تلاش می‌کند تا با چنگ و دندان از برجام دفاع نماید و حتی در این راه، بارها نقض فاحش برجام توسط واشینگتن را هم نادیده بگیرد.

متأسفانه آن‌چه از ابتدای مذاکرات هسته‌ای پیش‌بینی می‌شد، اکنون اتفاق افتاده است و به جای آن‌که ایران در توافق هسته‌ای مدعی باشد، طرف آمریکایی است که به دنبال سخت‌گیری علیه ایران در توافق هسته‌ای است. این در حالی است که دولت روحانی به جای واکنش سریع و شدید به کوچک‌ترین تعلل آمریکا در اجرای برجام و لغو تحریم‌ها، گاهاً در مقام دفاع از کاخ سفید ظاهر شده و عملاً میدان تاخت و تاز را به گاوچرانی مانند ترامپ سپرده است.


[1] Michael Rubin Link

[2] Iran’s Achilles’ heel: Unfulfilled expectations Link

[3] What to do 2017: IRGC Link

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 5
  • dfv bb IR ۱۱:۱۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۵
    27 6
    امام خمینی (ره) اگر با رای مردم انتخاب شدید و خدمت به آنان را فراموش کردید بترسید از روزی که همین مردم صندلی را از زیر پای شما بکشند آقای روحانی خدمت به مردم را فدای جریانات سیاسی کرد
  • هادی IR ۱۱:۱۷ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۵
    16 7
    متاسفانه پند و اندرز خبرگان سیاست به گوش تازه واردان این عرصه خوش نیامد و شد آنچه نباید میشد.
  • مهماندار هواپیما DE ۱۱:۳۹ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۵
    24 8
    تنها قیام مردم علیه حکومت کنار گذاشتن روحانی و دارو دسته نیویورکی شان است تا جواب ترامپ گاو چران را بدهند
    • سیمان IR ۱۶:۰۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۵
      10 5
      برجامیان باید فورا محاکمه و مجازات شوند. اگر من قاضی باشم آنها را زنده زنده در سیمان می اندازم.
  • اصغری IR ۱۲:۱۳ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۵
    8 21
    همین برجام نصفه نیمه هم نبود الان دلار بالای ده هزار تومن بود و امکان صادرات نفت نداشتید !
  • محمد IR ۱۶:۲۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۵
    11 2
    مرگ بر آمریکا

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس