سرویس سیاست مشرق - منتفی شدن حضور دکتر محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396، در پی بیانات رهبر معظم انقلاب درحین درس خارج فقه معظم له، سه پیامد مهم به همراه دارد: 1- فراهم آمدن زمینه انسجام گیری آسانتر و مطمئن‌تر نزد اصولگرایان،

2- رفع دغدغه و نگرانی دوم خردادی‌ها و سایر نامزدهای احتمالی انتخابات از مواجهه رقابتی با احمدی نژاد.

3- برهم خوردن مقدمات برنامه دشمن برای سوء استفاده از بستر انتخابات و دست زدن به اقدامات خطرناک

سفرهای مکرر و برنامه‌ریزی شده احمد‌ی نژاد به شهرهای مختلف کشور و استقبال‌هایی که از وی می‌شد، این پیام را به افکار عمومی و افرادی که خود را برای نامزدی انتخابات آماده می‌کنند، منتقل می‌کرد که وی در حال آماده شدن برای حضور در انتخابات است؛ از این رو از مدتها پیش بحث حضور وی در انتخابات و مسائل پیرامونی آن در محافل رسانه‌ای و غیررسانه‌ای به بحثی مشغول کننده و پرحاشیه تبدیل شده بود و جنب و جوش پر از نشانه‌های انتخاباتی وی نیز بر برداشت افکار عمومی درباره آماده شدن او برای حضور در انتخابات صحه می‌گذاشت. در کوران چنین وضعیتی کم و بیش در برخی رسانه‌ها اخباری منتشر شد که از دیدار خصوصی احمدی نژاد با رهبر انقلاب و اینکه معظم له به ایشان توصیه فرمودند مصحلت نیست شما در انتخابات شرکت کنید. پرده بر‌می‌داشت. درج این اخبار موافقان و مخالفان احمدی نژاد را به واکنش‌هایی واداشت که ادامه آن می‌توانست پدید آورنده چیزی خلاف مصحلتی باشد که به سبب آن به احمدی نژاد توصیه شده بود از ورود به انتخابات اجتناب بورزد. از این رو رهبر معظم انقلاب در ضمن درس خارج فقه مورخ 05/07/95 با بیانی ناصحانه و مشفقانه به اصل ماجرا پرداختند که در پی آن عدم حضور احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 قطعی شد. اهمیت موضوع سبب گردید قطعی شدن عدم حضور احمدی نژاد پیامد دار شود که پیشتر اشاره شد و در ادامه به اختصار بدان پرداخته می‌شود:

1-انسجام‌گیری آسانتر و مطمئن‌تر؛‌ احمدی نژاد از بدو ورود به عرصه سیاسی به عنوان کارگزاری که در پی دستیابی به کرسی‌های قدرت است، روی چندان خوشی به جریان اصولگرایی نشان نداد و با این که کم و بیش از سرمایه اجتماعی آنها استفاده می‌کرد و در تقسیم بندی‌های سیاسی نیز در جریان اصولگرایی قرار می‌گرفت، خود را غیر از آنها معرفی می‌کرد و حاضر نبود با آنها در یک صف و جبهه قرار گیرد و یا معرفی شود؛ از این رو از زمانی که احمدی نژاد موفق شد در سطوح مختلف قدرت کرسی‌هایی را کسب کند، همیشه شکافی گاه پیدا و گاه ناپیدا در جریان اصولگرایی وجود داشت که پیامدهای مثبت و منفی آن قابل مطالعه و بررسی است که در صورت ضرورت باید در جای خود بررسی شود. اولین پیام جنب و جوش انتخاباتی احمدی نژاد در راستای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 برای جریان اصولگرایی ناممکن شدن وحدت و همگرایی بود که جریان اصولگرایی بارها بابت آن هزینه‌های سنگینی پرداخته و زخمهای عمیق بر پیکرش نشسته. اگر چه متحمل شدن این هزینه سنگین و زخم عمیق تنها ناشی از رفتار احمدی نژاد نبود و عهد شکنی دیگر افراد حاضر در این جریان نیز در آن سهم مشخصی دارند؛‌ اما با وجود احمدی نژاد کار بسیار پیچیده و گرفتار گره‌های ناگشودنی می‌شد. حال با روشن شدن وضعیت احمدی نژاد، جریان اصولگرایی در موقعیت خطیر و آزمون بزرگی قرار گرفته که فارغ از نتیجه انتخابات پیش رو باید خود را به گونه‌ای عرضه کند که در نزد هواداران و افکار عمومی فاقد ضعفها و عیبهای زمانی باشد که احمدی نژاد در صحنه حضور داشت، به عبارت دیگر حال که در نبود احمدی نژاد به درستی به نظر می‌رسد انسجام‌گیری و ... آسانتر و مطئمن‌تر شده، با عمل درست، این نظر را اثبات کنند.

2-رفع دغدغه و نگرانی؛‌ نمایشها و تحرکات تبلیغاتی احمدی نژاد برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 رقبای بیرون از جریان اصولگرایی را به شدت دغدغه‌مند و نگران کرده بود و شاید برخی از نامزدهای احتمالی این مجموعه با تصور مناظره انتخاباتی با احمدی نژاد، اعلام نشده حاضر بودند از این معرکه پا پس بکشند. به بیانی دیگر حضور احمدی نژاد برای آنها هم دغدغه و نگرانی فردی بود و هم دغدغه و نگرانی گروهی و جریانی، و حالا در نبود احمدی نژاد این دغدغه و نگرانی رفع شده اما این احتمال را که از این مجموعه افراد بیشتری مایل به نامزدی برای انتخابات باشند، افزایش می‌دهد و شاید همین امر باعث چالش چند نامزدی و پیش آوردن شرط و شروط‌های جدید شود که با حضور احمدی نژاد امکان بروز برای آنها نبود. در این میان رفع این دغدغه و نگرانی از مجموعه مذکور بسیار قابل توجه است که، آمدن احمدی نژاد با داشتن پاسخ‌های تند برای سخنان و اتهام‌های به حق و یا ناحق این مجموعه به احمدی نژاد از موضوعات جدی و قطعی بود که با کنار رفتن احمدی نژاد از دایره رقابت، این دغدغه و نگرانی آنها نیز برطرف شد. در هر صورت وضعیت جدید احمدی نژاد برای این گروه از مخالفانش بیم و امیدهایی را به همراه آورده است.

3-به هم ریختن برنامه دشمنانه، گفتار و کردار دشمنان اصلی نظام اسلامی حاکی از آن است که آنها همچنان «کودتای مخملی» را کار آمدترین و برنده‌ترین سلاح «جنگ نرم» می‌دانند و مترصد آن هستند تا در زمان مقتضی آن را به کار گیرند. فتنه 88 برای آنها و برای نظام اسلامی تجربه‌های عملی ویژه‌ای داشت که هیچیک نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند و از آن بگذرند. تجربه اصلی و کلی نظام اسلامی از فتنه 88 این است که از ابتدا اجازه ندهد آن مسیر شیطانی شکل بگیرد و مجدانه باید بکوشد ضمن حفظ همه شاخصه‌های اصیل انتخاباتی که قانون آن را معلوم ساخته، تمام راه‌ها را بر روی عواملی که زمینه ساز فتنه است، ببندد. تجربه اصلی و کلی نظام سلطه نیز این است که به استقبال هر آنچه برود که در شکل‌گیری فتنه دخیل است و آن را تقویت می‌کند. حد فاصل فتنه 88 و انتخابات ریاست جمهوری 96، انتخابات ریاست جمهوری سال 92 است که این انتخابات نیز در بحث تجربه برای نظام و دشمنانش آورده‌هایی داشت. تجربه نظام این بود که با مدیریت درست فعالیت‌های انتخاباتی به میزانی که حقوق نامزدها محفوظ بماند و شور انتخاباتی هم ایجاد شود، می‌توان انتخابات مقبول و به دور از دست اندازی دشمنان برگزار کرد و تجربه دشمنان هم این بود که نباید اجازه داد نظام با چنین مدیریتی دست آنان را ببندد و بر تهدیدات بالقوه انتخاباتی که با دخالت پیدا و پنهان اجانب فعال می‌شود، فائق آید. دشمن متوجه شده برای آماده کردن و به کارگیری سلاح «کودتای مخملی» به کانون شعله‌ور شونده هیجانات و احساسات عنان گسیخته و مهار نشدنی احتیاج دارد که با چشم و گوش بستن در برابر همه چیز، فقط به سوزاندن و نابود کردن بیندیشد که به نظر می‌رسد در این مسئله شکل گیری فضایی مشابه فضای فتنه 88 قادر به ایجاد آن است که احمدی نژاد با انتشار نامه‌ای و اعلام گردن نهادن به توصیه رهبر معظم انقلاب سهم خود را در ناامید ساختن دشمن ادا کرد و نشان داد که فاصله گرفتن از مناصب قدرت استفاده از تجربیات گذشته تا حد بسیاری در گرفتن تصمیمات کاملا دقیق و درست بسیار نقش دارد. اگر چه دشمن این در را بر روی خود بسته دید اما همچنان در پی یافتن درهای باز است، مواظب باشیم که دری به روی دشمن باز نماند یا دری را به روی دشمن باز نکنیم. ان شاءالله

رضا گرمابدری