حفظ شاعرانگی در متن را قبول ندارم، چون به اعتقاد من «یوما» نثر شاعرانه ندارد، نثر «یوما» تا حد زیادی در خدمت پیشبرد وقایع رمان است که اگر جایی نیاز به لطافت داشته، لطیف روایت شده است.

گروه فرهنگی مشرق-  نویسنده کتاب «یوما» گفت:به نظر من کتب مذهبی با این هدف نوشته نمی‌شود که سرانه مطالعه و کتابخوانی را بالا ببرد، بلکه اهداف دیگری در صدر قرار دارند اما از آن‌جایی که مردم عزیزمان علاقه‌مند به مذهب هستند و دوستی معصومان علیهم السلام در دل آن‌ها وجود دارد، مطمئنا کتب مذهبی می‌تواند عده بسیاری را به سوی خود جذب کند.به گزارش  صبا،مریم راهی؛ کارشناس ارشد زبان‌شناسی همگانی و متولد ۱۳۵۹در تهران است. وی مدرس زبان انگلیسی است و در مجله‌های مختلفی نویسندگی کرده است. از او تاکنون کتاب‌های «دو چشم بر آسمان» و «برپا» منتشر شده است. جدیدترین کتاب راهی، «یوما»»، درباره زندگی حضرت خدیجه (س) است. به بهانه انتشار این کتاب سراغ وی رفته‌ایم:

*موضوع کتاب «یوما» را شما انتخاب کرده‌اید یا موضوع کتاب به شما پیشنهاد شد؟

موضوع «یوما» از طرف انتشارات کتاب نیستان به من پیشنهاد شد و من با توجه به علاقه‌ای که به این حوزه دارم، مشتاقانه این پیشنهاد را پذیرفتم.

*چه ویژگی‌های دراماتیکی در زندگی حضرت خدیجه (س) وجود داشت که شما را جذب کرد؟

سراسر زندگی مبارک حضرت خدیجه (س)، خاص و شگفت‌انگیز است. ایشان دارای شخصیت خاص و بزرگی هستند؛ بانویی مهربان و لطیف، مستقل و قدرتمند، موحد، پاکدامن و دانا، کسی که برای یتیمان، مادری می‌کند و مدیریت یک تجارتخانه بزرگ را بر عهده دارد. شخصیت ایشان به اندازه‌ای برجسته و حائز اهمیت بوده که ملقب بوده‌اند به سیده نسا قریش، طاهره، صدیقه، زکیه، راضیه، مرضیه، مبارکه و کبری. این القاب و دلایلی که باعث شده ایشان به این القاب ملقب شوند و مهمتر از این‌ها همسری رسول خدا و حتی مهم‌تر، مادری حضرت فاطمه زهرا، ویژگی‌هایی بود که من را به سمت نوشتن می‌کشاند.

ارادت به اهل بیت سرانه کتابخوانی را بالا می برد

*نثر کتاب دلنشین و هموار است اما گاهی، زنانگی و عاطفه زیادی در متن دیده می‌شود که کتاب را به سمت شعر سوق می‌دهد. آیا این اتفاق آگاهانه بوده است؟


سپاسگزارم که نثر «یوما» را دلنشین می‌دانید، این دلنشینی، اگر هم هست یقینا برخاسته از وجود مبارک بانویی است که زندگی‌اش روایت می‌شود.

در پاسخ به این سوال، لازم است به دو نکته اشاره کنم:

اول این‌که، یادمان باشد، «یوما» داستان زندگی یک بانو است و همین بانو روایت بخشی از رمان را به‌عهده دارد.

دوم این‌که، من رمانی از زندگی بانویی مهربان و لطیف و همسر پیامبر رحمت می‌نوشتم که همه این‌ها یعنی عاطفه. پس اگر در قسمت‌هایی از رمان که اتفاقا جایگاه مناسبی برای حضور عواطف هست، مانند روز ازدواج حضرت خدیجه (س)، یا روزی که ایشان مادر می‌شود، من زبان لطیفی را انتخاب کرده‌ام که به نظرم زبانی مناسب بوده است. به عبارت دیگر، راوی‌های «یوما» می‌بایست در هر موقعیتی، متناسب با شخصیت و جایگاهی که دارند، لحن مناسبی هم داشته باشند؛ لحنی متناسب با شخصیت خودشان و داستانی که روایت می‌کنند اما این دو نکته به این معنا نیست که من نثر را به سمت شعر سوق داده‌‌ باشم. از نظر من، نثر «یوما» هم‌چنان نثر باقی مانده است.

*چرا کتاب را در هفت فصل نوشته و به پایان برده‌اید؟ قداست عدد هفت برایتان مهم بوده یا ساختار داستان؟

در رمان تاریخی که زندگی معصومین علیهم‌السلام را روایت می‌کند، محتوا در درجه نخست اهمیت قرار دارد. یعنی من باید مواظب باشم که چه می‌گویم و چگونه می‌گویم. در مرحله بعد است که می‌توانم به ساختار بپردازم و ساختار را به گونه‌ای انتخاب و مرتب کنم که قالب مناسبی برای محتوا باشد.


ارادت به اهل بیت سرانه کتابخوانی را بالا می برد

*منظورم این است که کار من انتخاب عدد هفت، آن‌هم به علت قداستش و سپس تقسیم رمان در هفت بخش نبوده است.

رمان «یوما» در مکه رخ می‌دهد و در کنار کعبه. کعبه طواف را به یاد می‌آورد و طواف نیز عدد هفت را. از سویی دیگر، همه این‌ها مفهوم بندگی برای من دارد و من در حال روایت زندگی بانویی هستم که سراسر عمر نازنینش به بندگی گذشته است. همین نکات، برای من کافی بود تا ساختار رمان را با محتوایی که در نظر داشتم در هفت فصل تنظیم کنم.

*در این رمان شاهد حضور پنج شخصیت غیرواقعی هستیم. دلیل و منطق حضور این شخصیت‌ها چیست؟

درست است که این شخصیت‌ها غیر واقعی هستند اما قطعا و حتما نمونه خارجی داشته‌اند. قطعا حضرت خدیجه (س) کنیزانی داشته‌اند اما در تاریخ نامی از آن‌ها برده نشده و من اسم آن‌ها را نمی‌دانستم، پس اجازه داشتم که کنیز یا کنیزانی را برای ایشان در نظر بگیرم، طبیعتا اسمی هم برای آن‌ها انتخاب کنم و همین‌طور انتخاب اسم برای تهیدستان. حضرت خدیجه (س)، بانویی ثروتمند بوده‌اند و مشهور به بخشش و سخاوت، پس من اجازه داشتم، فرد تهیدستی را به نمایندگی از تمام تهیدستان انتخاب کنم و به رمان «یوما» راهش بدهم، برای خلق تصویری از سخاوت حضرت خدیجه (س)؛ در مورد ایتام نیز همین اتفاق افتاده است.

*چرا در رمان از زبان و سبک نوشتاری قدما استفاده کرده‌اید؟ آیا استفاده از زبان معیار و امروزی به ارتباط بهتر مخاطبان با متن کمک نمی‌کرد؟

به نظر من بهتر است زبان امروزی برای روایت داستان‌های امروزی باشد. برای روایت هر داستان، نویسنده به ابزاری نیاز دارد که یکی از آن‌ها زبان است و چه بهتر که تمام این ابزار از یک هماهنگی برخوردار باشند. مثلا اگر من داستانی را روایت می‌کنم که مربوط است به هزار سال قبل، بهتر است زبانی را هم انتخاب کنم که بتواند ذهن خواننده را از امروز به دیروز ببرد.

ضمن این‌که اگر عناصر داستان با دقت انتخاب شده باشند، نویسنده بداند چه می‌خواهد انجام دهد و چه می‌خواهد بگوید، ارتباط با مخاطب به خودی خود اتفاق خواهد افتاد.

ارادت به اهل بیت سرانه کتابخوانی را بالا می برد

*انتخاب اسامی سرفصل‌ها با ذوق و سلیقه و مرتبط انجام شده است. حفظ شاعرانگی بجز در متن به انتخاب اسامی هم کشیده شده است. آیا شخصا به شعر علاقه‌مندید؟ چه تاثیراتی از شعر گرفته‌اید؟


دوباره سپاسگزارم که انتخاب عنوان فصل‌ها را با ذوق و سلیقه معرفی می‌کنید و خوشحالم که عنوان فصل‌ها توجه شما را جلب کرده.

قبلا هم گفته‌ام که شاعرانگی، این‌که می‌فرمایید، حفظ شاعرانگی در متن را قبول ندارم، چون به اعتقاد من «یوما» نثر شاعرانه ندارد، نثر «یوما» تا حد زیادی در خدمت پیشبرد وقایع رمان است که اگر جایی نیاز به لطافت داشته، لطیف روایت شده است.

عناوین فصل‌ها برگرفته از مراحل وضو گرفتن هستند. یعنی عنوان هر فصل، یک مرحله از وضو گرفتن را بیان می‌کند و نهایتا در فصل هفتم که پایان وضو است، نماز اقامه می‌شود. این‌ انتخاب، دلایلی دارد که خواننده حین مطالعه، بخشی از آن را کشف خواهد کرد.

چیدمان کلمات در عناوین فصل‌ها هم اتفاقا شبیه به همان زبان متن است، زبانی که نشانگر قدمت است، اگر چه به چیدمان کلمات در شعر شبیه باشد.

بله؛ من به شعر علاقه‌مندم ولی تاثیری جز لطافت از شعر نگرفته‌ام و اتفاقا تلاش کرده‌ام شعر را به «یوما» راه ندهم، البته نمی‌دانم تا چه اندازه موفق بوده‌ام.

*با توجه به برگزاری نمایشگاه کتاب، پیش‌بینی‌ شما از استقبال مردم از نمایشگاه و از کتاب شما چیست؟

سوال سختی است. من واقعا جوابش را نمی‌دانم، فقط امیدوارم مردم عزیزمان کتاب بخوانند و «یوما» را هم در فهرست مطالعاتشان قرار بدهند.

*نویسندگان محبوب شما چه کسانی هستند و چه نویسندگانی الگوی شما بوده‌اند؟

نویسندگان محبوب زیاد هستند اما از میان نویسندگان محبوب و محترمی که مشتاقانه آثارشان را مطالعه می‌کنم، جناب آقای سید‌مهدی شجاعی، استادی بوده‌اند که هر چه از ایشان بیاموزم، کم است. در نوشتن رمان تاریخی و دینی، ایشان را الگو می‌دانم چون ایشان هستند که در قله قرار دارند. امیدوارم خوب آموخته باشم.

*نظر شما درباره تاثیر کتب مذهبی بر بالارفتن سرانه مطالعه و کتابخوانی چیست؟


به نظر من کتب مذهبی با این هدف نوشته نمی‌شود که سرانه مطالعه و کتابخوانی را بالا ببرد، بلکه اهداف دیگری در صدر قرار دارند اما از آن‌جایی که مردم عزیزمان علاقه‌مند به مذهب هستند و دوستی معصومان علیهم السلام در دل آن‌ها وجود دارد، مطمئنا کتب مذهبی می‌تواند عده بسیاری را به سوی خود جذب کند.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس