کد خبر 544750
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۱

شانزدهم اسفند سالروز درگذشت رسول ملاقلی پور است، کارگردانی که پس از مرگش نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر برای یک عمر فعالیت به خانواده وی داده شد.

به گزارش مشرق، 17 شهریور 34 چشم به جهان گشود، روزهای ابتدای انقلاب عکاسی را به طور آماتور آغاز کرد و با شروع جنگ تحمیلی به صورت حرفه‌ای به ادامه آن پرداخت و پس از آن مستندهایی از عملیات مختلف دفاع مقدس ساخت.

«پناهنده»، «خسوف»، «مجنون»، «افق»، «پرواز در شب»، «بلمی به سوی ساحل»، «نینوا»، «میم مثل مادر»، «مزرعه پدری»، «قارچ سمی»، «نسل سوخته»، «هیوا»، «کمکم کن»، «سفر به چزابه» و «نجات یافتگان» از آثار درخشانی بودند که ملاقلی پور برای سینما به ارمغان آورد و درحال ساختن اثر ماندگار دیگری بود که اجل مهلت نداد و سکته قلبی زمینه خداحافظی او با سرای فانی را فراهم کرد.

رسول ملاقلی پور را همه با فیلم های ارزشی اجتماعیش می شناسند.

فیلم‌هایی که قصه های پر محتوا و سرشار از معنایی را به تصویر می کشید و در ذهن ها یاد کارگردانش را حک می کرد.

مردم به اندازه ای با ملاقلی پور ارتباط برقرار کرده بودند، به پاس قدردانی از زحمات رسول ملاقلی‌پور فیلمساز فقید اردبیلی به پیشنهاد استاندار اردبیل، در مراسم اختتامیه اولین جشنواره میلاد سرخ، خیابانی به افتخار او نامگذاری کردند.

اگر بخواهیم نگاهی به سطح آثار رسول ملاقلی پور بیاندازیم باید بگوییم که طلایی‌ترین دوره فیلمسازی آقای کارگردان اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 بود.

فیلم های «هیوا»، «نسل سوخته»، «میم مثل مادر»، «مزرعه پدری» و «قارچ سمی» را می‌توان از درخشانترین، نابترین و خالصترین ساخته‌های سینمای دفاع مقدس ما هستند، دانست اما این فیلم ها به علت اکران بد در گیشه چندان موفق نبودند.

ملاقلی پور درباره فیلم هایش می گفت: «نینوا» برایم دنیایی از تربیات جدید بود. وارد عرصه‌ای شدم به اسم سینما. فیلمم را در سینماها نشان می دادند. برایش بلیت می فروختند به خصوص اینکه دومین فیلم پر فروش بعد از انقلاب هم شد. اصلاً فیلمنامه بلند نوشتن و فیلم بلند ساختن تجربه ای گرانبها و سخت بود و من به وسیله آن وارد سینمای حرفه ای شدم و پرواز در شب حاصل یک دوران تنهایی و خلوت من بود نسبت به گذشته ام و مرزی که من را به سینمای حرفه ای وارد می کرد. اینکه تا به حال چطور رفتم؟ چگونه بودم؟ اصلا کی و کجا بودم؟ و حالا قرار است کجا بروم. مثل باک ماشینی که خالی است و استارت که می زنی در حدود دو سه متر راه می رود. نیاز داشتم شارژ شوم و «پرواز در شب» من را شارژ کرد. با قهرمانانش گریه می کردم، می جنگیدم و گاه حتی به آن‌ها حسرت می خوردم. شاید یکی از علت های موفقیتش هم این بود که از یک پشتوانه تمام ناشدنی مثل نهج البلاغه در آن بهره بردم.

وی در آخرین مصاحبه‌هایش می‌گفت: من همان آدم گذشته هستم، اما محتاط‌تر شده‌ام. یک واقعیت این است که ملاقلی پور در سینما سرکوب شد، نه از جانب ممیزی ارشاد بلکه متاسفانه از جانب منتقدان بی‌سواد این اتفاق افتاد. وقتی منتقدان بی‌سواد مواردی را به فیلم نسبت دادند طبیعتا مسوولان فرهنگی نسبت به کارهای من حساسیت پیدا کردند.

ملاقلی پور دغدغه های زیبایی درسر داشت؛ دغدغه‌هایی که تا به تصویرشان نمی‌کشید آرام نمی‌شد؛ دغدغه‌هایی از جنس دردهای جامعه و مسائل زمانه.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس