کد خبر 486608
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۹

در همين حال است که پيام مهم رهبري منتشر مي‌شود که در آن «تاييد» برجام را همراه با «شروطي» قرار دادند. شروطي نه‌گانه که علاوه بر ده ملاحظه‌اي که شوراي عالي امنيت ملي ذکر کرده بود به تاييد برجام اضافه شده بود.

به گزارش مشرق، با نهايي‌شدن مساله برجام و اجراي آن‌که از سوي دو طرف در هفته گذشته کليد خورد، يکي از سرفصل‌هاي مهم در سياست ايران رقم خورده است. سرفصلي که خود پاياني بود بر مناقشه‌اي دوازده ساله در برنامه هسته‌اي ايران. در اين ميان مهمترين اظهارنظر را رهبر انقلاب با انتشار نامه‌اي ابراز داشتند. درست در روزهاي بعد از توافق هسته‌اي و بعد از گذشت مدت زماني، رهبري در مورد برجام و علت سکوتشان در اين باره گفتند که هنوز مشخص نيست سرنوشت برجام در تصويب آن در تهران يا واشنگتن چه خواهد شد. اما حالا و پس از تصويب آن در مجلس ايران و آمريکا شرايط تغيير کرده و برجام وارد مرحله اجرايي خود شده است.

در همين حال است که پيام مهم رهبري منتشر مي‌شود که در آن «تاييد» برجام را همراه با «شروطي» قرار دادند. شروطي نه‌گانه که علاوه بر ده ملاحظه‌اي که شوراي عالي امنيت ملي ذکر کرده بود به تاييد برجام اضافه شده بود.

رهبر معظم انقلاب در اين نامه که خطاب به رئيس‌جمهور نوشته بودند، همچنان بر موضوع عدم‌اعتماد به طرف آمريکايي و همچنين بد عهدي آنها انگشت تاکيد گذاشتند.

نکته مهم در اين باره اين بود که رهبري از تمام دست‌اندرکاران به انجام رسيدن برجام تشکر کردند و نشان دادند که طرح برجام که در مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد بايد يکي از مباني اصلي مورد رعايت دولت قرار گيرد تا در صورت لزوم و در مواقعي که طرف غربي تعهداتش را انجام نداد از آن طريق کارها دنبال شود.

از سوي ديگر ايشان ضمن تقدير از کميسيون ويژه مجلس و همه رسانه‌ها و نمايندگان تاکيد داشتند که مي‌بايد يک «هيات قوي، هوشمند و آگاه» براي «رصد کردن» نحوه اجراي برجام تشکيل شود. ايشان به صورت مشخص تاکيد کردند که بايد آمريکا و اروپا تحريم‌ها را به طور کامل لغو کنند و در نامه آوردند: «هرگونه اظهاري مبني بر اين‌که ساختار تحريم‌ها باقي خواهد ماند، به منزله‌ نقض برجام است.» اين در واقع مويد همان نظري بود که پيش از اعلام کرده بودند: «در صورتي که تحريم ها فورا لغو نشود هيچ توافقي صورت نخواهد گرفت»‌(۲۰/۱/۹۴)

رهبر معظم انقلاب ضمن تاييد و امضاي اجرايي شدن برجام همچنان مواضع و خط قرمز‌هاي خود را گوشزد کردند، خصوصا در اين نامه بار ديگر بر مساله نفوذ آمريکا انگشت تاکيد گذاشتند.

ورود دولت روحاني به مذاکرات
اما به اين بهانه لازم است تا به بازخواني مواضع رهبري در سال‌هاي اخير بپردازيم. سابقه بحث نشان مي‌دهد که رهبري هيچ‌گاه با مذاکره در زمينه برنامه هسته‌اي مخالف نبودند. اما در عين حال همان‌طور که در جمع فرماندهان سپاه در سال ۹۲ بيان داشتند، خطوط قرمزي در مذاکرات وجود دارد که همه دولت‌ها رعايت کردند و ملزم به رعايت کردن آن هستند.

در حالي که کشور وارد سال انتخابات مهم ۹۲ و انتخاب رئيس‌جمهور‌ آينده مي‌شد، رهبري در حرم رضوي اظهارات مهمي را بيان کردند. از يک طرف اين سخنان نشان مي‌داد که ايشان با حل شدن پرونده هسته‌اي هيچ مشکلي ندارند و از سوي ديگر مساله نظار‌ت‌هاي آژانس روي برنامه هسته‌اي ايران مطرح بود. اگر اين روزها برخي از نظارت‌هاي آژانس انرژي اتمي‌ اظهار نگراني مي‌کنند، توجه به اظهارات رهبري در دو سال پيش نشان مي‌دهد که ايشان هيچ مخالفتي با اعمال اين نظارت‌ها نداشتند و در عين حال معتقد بودند که آمريکايي‌ها قصد حل شدن موضوع هسته‌اي را نداشتند: «آمريکايي‌ها اگر مي‌خواستند مساله حل شود، اين راه‌حل بسيار آساني بود؛ مي‌توانستند به حق غني‌سازي براي ملت ايران اعتراف کنند؛ براي اينکه نگراني‌اي هم از آن جهات نداشته باشند، مي‌توانستند مقررات قانوني آژانس هسته‌اي را هم اعمال کنند؛ ما هم از اول هيچ مخالفتي با اعمال اين نظارت‌ها و مقررات نداشتيم. هر وقت نزديک به راه‌حل مي‌شويم، آمريکايي‌ها يک سنگي مي‌اندازند که جلوي راه‌حل گرفته شود.»(۰۱/۰۱/۹۲)

درست يک ماه بعد از آنکه حسن روحاني در انتخابات سال ۹۲ به پيروزي رسيده بود، رهبر معظم انقلاب در يک اظهارنظر بار ديگر موضوع مذاکره با غرب را مطرح کردند و اعلام کردند که با مذاکرات مخالف نيستند. سخنراني روز سي تيرماه ۹۲ را شايد بتوان سرآغاز سپرده شدن پرونده هسته‌اي ايران به حسن روحاني قلمداد کرد. چه اينکه مي‌بينيم روحاني دو هفته بعد از اين تاريخ دولت را تشکيل و در اواخر مرداد ۹۲ به پاستور وارد مي‌شود. تنها چهار ماه بعد و در دي ماه ۹۲ ايران و غرب به توافق مهم ژنو دست پيدا مي‌کنند. سخنراني آن روز رهبري نشان مي‌داد که راه براي مذاکره کردن تيم جديد هموار است، اما در عين حال همچون هميشه نسبت به غيرقابل اعتماد بودن آمريکا تذکر لازم داده شده بود: «آمريکايي‌ها مي‌گويند ما مي‌خواهيم با ايران مذاکره کنيم. خب، سال‌هاست که مي‌گويند مي‌خواهيم مذاکره کنيم؛ اين يک فرصتي نيست که براي ما به‌وجود آوردند. من اول سال گفتم که خوشبين نيستم. در مسائل خاص، مذاکره را منع نمي‌کنم - مثل مساله خاصي که در قضيه عراق داشتيم، و بعضي از قضاياي ديگر - ليکن من خوشبين نيستم؛ چون تجربه من اين را نشان مي‌دهد. آمريکايي‌ها، هم غيرقابل اعتمادند، هم غير‌منطقي‌اند، هم در برخوردشان صادق نيستند.» (۳۰/۴/۹۲)

دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي
يکي از مهمترين محورهاي مذاکرات و همچنين توافق هسته‌اي مساله دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي است. ايران هميشه اعلام کرده که با انرژي صلح‌آميز هسته‌اي براي همه جهان موافق است و از دستيابي به سلاح هسته‌اي حمايت نکرده و جهان را «عاري از سلاح هسته‌اي» مي‌خواهد. اين موضوع چه در بيانات رهبري و چه در اظهارات مسئولان ايران به وفور تکرار شده است. اما در عين حال غرب مرتبا بر اين مساله که ايران به‌دنبال سلاح هسته‌اي است پافشاري مي‌کرد. اين موضوع البته مورد حمايت ويژه اسرائيل قرار داشت تا به اين وسيله به ايران‌هراسي دامن زده شود.

در همين رابطه رهبر انقلاب با انتشار فتواي حرام بودن دستيابي به سلاح هسته‌اي گام مهمي ‌را برداشتند؛ فتوايي که بعدها حتي اوباما نيز در سخنراني‌هاي خود به آن اشاره کرد و معتقد بود که آمريکا روي اين فتوا حساب ويژه‌اي باز کرده است. با اين حال طرف آمريکايي براي اينکه نشان دهد دستاوردي در مذاکرات داشته همچنان ايران را متهم به حرکت به سمت سلاح هسته‌اي کرده بود.

رهبر انقلاب در ابتداي سال ۹۱ و در ديدار با بان‌کي‌مون در تهران گفته بودند: «آمريکايي‌ها اطلاع کامل دارند که ايران به‌دنبال سلاح هسته‌اي نيست و فقط به‌دنبال بهانه‌جويي هستند.» (۸/۱/۹۱) اما اظهارات مقامات آمريکايي همچنان در اين باره ادامه داشت و اين موضوع با حمايت رسانه‌هاي وابسته به اسرائيل به‌طور جدي دنبال مي‌شد. اواخر همان سال بود که رهبري بار ديگر به اين موضوع اشاره کردند و اين بار اما لايه‌هايي از يک تهديد آشکار اشاره‌اي داشتند به اينکه اگر ايران بخواهد سلاح هسته‌اي درست کند کسي نمي‌تواند جلوي آن را بگيرد: «همين چند روز قبل از اين، رئيس‌جمهور آمريکا نطق مي‌کند و درباره مسائل هسته‌اي ايران جوري حرف مي‌ز‌ند که انگار اختلاف بين ايران و آمريکا اين است که ايران مي‌خواهد سلاح هسته‌اي درست کند. مي‌گويد ما تا جايي که بتوانيم، نمي‌گذاريم ايران سلاح هسته‌اي درست کند! خب، اگر ما مي‌خواستيم سلاح هسته‌اي درست کنيم، شما چطور مي‌توانستيد نگذاريد؟ اگر ايران اراده مي‌کرد که سلاح هسته‌اي داشته باشد، آمريکا به هيچ وجه نمي‌توانست جلوي او را بگيرد.» (۲۸/۱۱/۹۱)

رهبر معظم انقلاب همچنين در خطبه نماز جمعه درباره اين فتوا و عدم حرکت ايران به سمت سلاح هسته‌اي تاکيد کرده بودند: «سلاح هسته‌اي ايران، ربطي به گفت‌وگو با آمريکا و غير آمريکا ندارد؛ خود آنها هم مي‌دانند.» گاهي هم اهميت فتواي حرمت سلاح اتمي‌ را بر زبان آورده‌اند؛ «ما بر‌اساس حکم قرآن و شريعت اسلامي، توليد سلاح هسته‌اي و نگهداري آن و به‌کار بردن آن را حرام مي‌دانيم و به آن اقدام نمي‌کنيم؛ اين هيچ ربطي به آنها ندارد، به اين مذاکرات هم ربطي ندارد.»

کدام تفسير از برجام صحيح است؟
مثلث در گزارشي که در شماره ۲۷۴ خود منتشر کرد، به مساله نگاه منطقي به برجام پرداخته بود. در آن مقاله مدل‌هاي مختلف نگاه جامعه و خصوصا اصولگرايان به برجام مورد توجه بود. به‌طور خلاصه اينکه سه تفسير با نگاه به تاريخ صدر اسلام مي‌توان از برجام ارائه کرد. برخي از سياسيون راديکال که اين روزها نيز نسبت به تصويب برجام در مجلس و اجرايي‌شدن آن به‌شدت منتقد هستند، نگاهشان به برجام، نگاه «جام زهر» بود.

در اين باره صريح‌ترين سخن را حميد رسايي داشت. او در صفحه شخصي خود به اجرايي شدن برجام و پايان دوران جنگ تحميلي اشاره کرده بود و صراحتا برجام را جام زهر ديگري که امروز «تعارف» شده است قلمداد مي‌کند. رسايي با اشاره به نبود رسانه‌ها در زمان پايان جنگ نوشت: «آن روز ابزار رسانه‌اي امروز نبود تا براي هميشه تصوير و سخنان کساني که اين جام را تعارف کردند به حافظه تاريخي بسپاريم. خدا را شکر امروز آن‌قدر ابزار رسانه‌اي در اختيار مردم هست که لازم نباشد ۲۰ سال ديگر درباره تعارف‌کنندگان جام زهر امروز دنبال اسناد بگرديم.»

درست روبه‌روي اين طيف فکري، در آن سوي مرزهاي ايران، اپوزيسيون قرار داشتند که همين حرف را اما به زبان ديگري بيان مي‌کردند. آنها معتقد بودند که ايران به خاطر فشار‌هاي ناشي از مسائل اقتصادي ناچار شده است عقب‌نشيني کرده و کوتاه بيايد و در واقع با دست خود «جام زهر را بنوشد». اين اظهارات اگرچه از دو جبهه کاملا متضاد بر‌مي‌خاست، اما محتوايي يکسان داشت. هر دو بر اين باور بودند که برجام يک «جام زهر است» که به ناچار «نوشانده» شده است.

نگاهي که مي‌توان به راحتي اثبات کرد کاملا غلط است. ايران نه در شرايط سخت تورم ۴۰ درصدي قرار داشت و نه احتياجي به قدرت‌هاي غربي براي ادامه مسير انقلاب، در اين شرايط بود که برجام با حل و فصل موضوع هسته‌اي به نتيجه رسيده است.

شايد اولين نشانه‌هاي اين مدل فکري، از ميان سخنان رئيس‌کل بانک مرکزي در دوره احمدي‌نژاد به بيرون درز کرده بود. آنجا که بهمني بعد از دو تحريم بانک مرکزي و نفت، از قرارداشتن در شرايط «شعب ابي‌طالب» سخن گفت. اظهاراتي که با واکنش رهبري روبه‌رو شد و شرايط کشور را نه شعب‌ابي‌طالب که در آستانه بدر و خيبر دانسته بودند: «مقامات غربي بارها تکرار کرده‌اند که هدف از تحريم‌ها و فشارها ضد ايران، خسته و از صحنه خارج کردن مردم و وادار کردن مسئولان به تجديد‌نظر در محاسبات خود است، اما آنها اشتباه مي‌کنند و به هدف خود نخواهند رسيد زيرا اين روسياه‌هاي بد محاسبه‌گر، تصور مي‌کنند نظام اسلامي در شرايط شعب ابي طالب است، در حالي که ملت ايران امروز در شرايط بدر و خيبر قرار دارد.»

ايشان اضافه کرده بودند: «در شرايطي که ملت ايران با سرافرازي به بسياري از مراحل پيروزي دست پيدا کرده است و نشانه‌هاي پيروزي‌هاي جديد را نيز به چشم مي‌بيند، جبهه استکبار تلاش دارد با‌ ترساندن مردم و مسئولان از تحريم‌ها، در اراده آنان اختلال ايجاد و مردم را از صحنه خارج کند، در حالي که ملت ايران اين راه پرافتخار را با بصيرت انتخاب کرده است و براي پيمودن آن مجاهدت فراوان داشته و خون عزيزترين‌هاي خود را نثار کرده است.» (۱۹/۱۰/۹۰)
اپوزيسيون خارج‌نشين هم با تمسک به اظهارات رهبري درمورد نرمش‌ قهرمانانه به اين جمع‌بندي رسيده بودند که ايران در شرايط سخت قرار دارد و به ناچار جام زهر را پذيرفته است. رهبري در ديدار با فرماندهان نظام در شهريور ماه ۹۲ گفته بودند: «ما مخالف با حرکت‌هاي صحيح و منطقي ديپلماسي هم نيستيم؛ چه در عالم ديپلماسي، چه در عالم سياست‌هاي داخلي. بنده معتقد به همان چيزي هستم که سال‌ها پيش اسم‌گذاري شد «نرمش‌قهرمانانه»؛ نرمش در يک جاهايي بسيار لازم است، بسيار خوب است.»
اما حسن روحاني با وجود اينکه بعد از توافق وين در توئيتر خودش از لزوم صلح امام حسن(ع) در مقاطع خاص سخن گفته بود در اولين گفت‌وگوي تلويزيوني‌اش بعد از برجام تاکيد داشت که ايران توانسته بود در همان شرايط تحريم فشارها را کاسته و تورم را کاهش دهد و اگر اين اتفاق نيفتاده بود، دست ايران در مذاکرات چندان باز نبود.

هشدارهاي رهبري
با اين حال رهبري هميشه از مذاکره کنندگان حمايت کرده و مذاکره را درعين حال با هشدارهاي بجا پيش مي‌بردند.

ايشان در ابتداي سال ۹۲ از خوش‌بين نبودن به مذاکرات درحالي که آمريکايي‌ها به‌شدت اصرار به مذاکره داشتند سخن گفته و هشدار داده بودند: «آمريکايي‌ها مرتب از راه‌هاي گوناگون به ما پيغام مي‌دهند که بياييد درباره مساله هسته‌اي گفت‌وگو کنيم؛ هم به ما پيغام مي‌دهند، هم در تبليغات جهاني‌شان اين را مطرح مي‌کنند. مسئولان بلندپايه و مسئولان مياني آمريکا بارها و بارها مي‌گويند بياييد در کنار گفت‌وگوهاي ۱+۵ که درباره مسائل هسته‌اي بحث مي‌کنند، آمريکا و جمهوري اسلامي دو به دو، درباره مساله هسته‌اي ايران بحث کنند. من به اين گفت‌وگوها خوشبين نيستم. چرا؟ چون تجربه‌هاي گذشته ما نشان مي‌دهد که گفت‌وگو در منطق حضرات آمريکايي به اين معني نيست که بنشينيم تا به يک راه‌‌حل منطقي دست پيدا کنيم ــ منظورشان از گفت‌وگو اين نيست ــ منظورشان از گفت‌وگو اين است که بنشينيم حرف بزنيم تا شما نظر ما را قبول کنيد! هدف، از اول اعلام شده است؛ بايد نظر طرف مقابل قبول شود. بنابراين ما هميشه اعلام کرديم و گفتيم که اين، گفت‌وگو نيست؛ اين، تحميل است و ايران زير بار تحميل نمي‌رود. من به اين اظهارات خوشبين نيستم، اما مخالفت هم ندارم.»

رهبري همچنين معتقد بودند مردم بايد توجه کنند که دشمني آمريکايي‌ها تمام‌شدني نيست: «اگر يک روزى هم مساله‌ هسته‌اى حل شد - فرض کنيد جمهورى‌اسلامى عقب‌نشينى کرد؛ همان‌که آنها مي‌خواهند - خيال نکنيد مساله تمام خواهد شد؛ نه، ۱۰ بهانه‌ ديگر را به‌تدريج پيش مي‌کشند؛ چرا شما موشک داريد؟ چرا هواپيماى بدون سرنشين داريد؟ چرا با رژيم صهيونيستى بديد؟» (۱۲/۸/۹۳)
همين مساله نيز باعث شده بود تا بعد از حصول توافق در اظهارنظري نسبت به خطر نفوذ هشدار دهند.

نياز آمريکا به نتيجه مذاکرات
اما ايشان يک سال بعد از توافق ژنو و پس از آنکه ايران براي دومين‌بار نتوانست مذاکرات را نهايي کند و در آذرماه ۹۳ براي دومين بار توافق ژنو تمديد شد، بار ديگر اعلام کردند که آن کسي که از تمديد مذاکرات ضرر مي‌کند آمريکايي‌ها هستند: «حالا مذاکرات را تمديد کردند، همه بدانند - هم آن کسانى که طرف مذاکره‌اند، هم اين کسانى که در داخل نگران اين مساله‌اند و نگاهشان به اين مذاکرات است - که اگر اين مذاکرات به نتيجه نرسد، آنکه بيش از همه ضرر مي‌کند ما نيستيم، آمريکايى‌ها هستند. ما با ملت خودمان روراست هستيم. حقيقت مطلب را با ملت در ميان مي‌گذاريم، به ملت‌مان مي‌گوييم، تا حالا هم فهميده‌اند، با دلايل متعدد هم مي‌شود اين را قطعى و مدلل کرد که قصد واقعى استکبار و غرب در مقابل ايران، جلوگيرى از رشد و اقتدار ملت ايران است؛ قصد واقعى اين است که از عزت روز افزون ملت ايران جلوگيرى کنند؛ مساله‌ هسته‌اى يک بهانه است، بهانه‌هاى ديگرى هم در کنار اين هست. (۶/۰۹/۹۳)»

رهبري يک‌بار ديگر هم موضوع احتياج آمريکايي‌ها را به مذاکرات گوشزد کردند و به‌طور واقع‌بينانه از اختلاف دو حزب آمريکايي سخن گفتند: «در زمينه مسائل هسته‌اي، دشمنان ما که طرف مقابل ملت ايران قرار دارند – که عمده هم آمريکاست – اينها دارند با تدبير و سياست‌گذاري حرکت مي‌کنند. اين را ما کاملا توجه داريم، مي‌فهمند که دارند چه‌کار مي‌کنند؛ آنها به اين مذاکرات احتياج دارند، آمريکا به مذاکرات هسته‌اي بسيار احتياج دارد. اين اختلافاتي هم که مي‌بينيد بين آمريکايي‌ها هست، سناتورهاي آمريکا يک‌جور، دولت آمريکا يک‌جور، اين معنايش اين نيست که اينها به اين مذاکرات نيازمند نيستند؛ نه، آن جناح مقابل دولت، مايل است امتيازي را که در اين مذاکرات وجود دارد، به نام حريفش که حزب دموکرات است ثبت نشود؛ دنبال اين هستند. به اين مذاکرات احتياج دارند و اين مذاکرات را براي خودشان لازم مي‌دانند اما ابراز استغنا مي‌کنند.» (۱/۱/۹۴)

رئيس‌جمهور آمريکا در پيام نوروزي که به مناسبت آغاز سال ۹۴ صادر کرده بود ضمن تبريک و اظهار دوستي با ايران مطالب خلافي را بيان کرده که از اهميت زيادي برخوردار بود و واکنش سريع رهبري را نيز به‌دنبال داشت. بلافاصله بعد از پيام اوباما که تلاش مي‌کرد ايران را مقصر برهم خوردن توافق نشان دهد، ايشان در روز اول عيد به اين موضوع واکنش نشان دادند. اين درحالي بود که از چند روز پيش از آن مذاکره‌کنندگان ايران و غرب مشغول مذاکره با يکديگر بودند که در نهايت روز ۱۳ فروردين به تفاهمنامه لوزان منتهي شده بود. رهبري در واکنش به اظهارات اوباما گفته بودند: «يکي از حرف‌ها اين بود که در ايران کساني هستند که با حل ديپلماتيک مساله هسته‌اي موافقت ندارند؛ اين را او مي‌گويد. مي‌گويد در ايران کساني هستند که نمي‌خواهند مساله هسته‌اي با مذاکرات ديپلماسي حل‌وفصل بشود؛ اين دروغ است؛ در ايران هيچ‌کس نيست که نخواهد مساله هسته‌اي حل بشود و با مذاکرات حل بشود. آنچه ملت ايران نمي‌خواهند عبارت است از قبول تحميل‌ها و زورگويي‌هاي آمريکا؛ اين را نمي‌خواهد. آنچه ملت ايران در مقابل آن مقاومت مي‌کند قبول زورگويي‌هاي طرف مقابل است. طرف مقابل مي‌گويد بياييد مذاکره کنيم و شما حرف‌هاي ما را موبه‌مو قبول کنيد؛ اين را مي‌گويد. ملت ايران در مقابل اين ايستاده است و يقينا نه مسئولان ما، نه هيات مذاکره‌کننده و پشت‌ سرِ آنها ملت ايران، مطلقا اين را قبول نخواهد کرد.»(همان)

ايشان در همين سخنراني يکي از مهمترين خطوط قرمز را مشخص کردند و گفتند که «آمريکايي‌ها تکرار مي‌کنند که ايران بايستي در تصميم‌هايي که مي‌گيرد و چيزهايي که قبول مي‌کند، بازگشت‌ناپذيري‌ وجود داشته باشد؛ اين را ما قبول نداريم. » اين نکته بسيار مهمي ‌بود که در واقع خط قرمز مشخصي را حين مذاکرات براي تيم ايراني ‌ترسيم مي‌کرد.

به باور رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران در تمام اين سال‌ها به تعهدات خود عمل کرده و اين غرب و به‌ويژه آمريکا بود که هيچ وقت به تعهدات خود عمل نکرده بود. سرمنشا اين مساله به بيانيه سعد‌آباد نيز باز‌مي‌گشت. جايي که ايران به تعهداتش عمل کرد اما به اعتراف جک استراو غرب با فشار آمريکا از انجام تعهداتش سر باز زده بود. بنابراين در اين وضعيت اين ايران است که بايد نگران بدعهدي طرف مقابل باشد. رهبر انقلاب دراين باره فرموده بودند: «ما در اين مذاکرات به همه تعهدات بين‌المللي پايبند بوديم، ما در اين مذاکرات به تعهدات اخلاق سياسي-اسلامي پايبند بوديم، ما نقض عهد نکرديم، ما دو جور حرف نزديم، ما تلون به‌خرج نداديم؛ نقطه مقابل و طرف مقابل ما آمريکايي‌ها هستند، عهدشکني کردند، تلون در آراء نشان دادند، تقلب نشان دادند.»(همان)

بنابراين مي‌توان گفت که موضوع بدعهدي آمريکايي‌ها هميشه مورد توجه مقام معظم رهبري بود و يکي از دغدغه‌هاي اصلي ايشان را شکل داده است. همچنان که در بهمن ماه ۹۳ گفتند: «آنها (آمريکايي‌ها) در مجالس خصوصي و در نامه‌پراکني يک جور حرف مي‌زنند و در سخنان عمومي يک جور ديگر!»

حفظ وحدت در داخل
تاکيد مهم و ويژه رهبر معظم انقلاب همواره در داخل بر اين اصل استوار بود که مسائل هسته‌اي نبايد موجب اختلاف در داخل شود. ايشان در موارد مکرر و متعددي از تيم مذاکره کننده حمايت کرده بودند.
رهبري در طول مذاکرات يکي از مهمترين حمايت‌هايي که از تيم مذاکره‌کننده انجام داد مخالفت با «سازشکار» خطاب کردن تيم مذاکره‌کننده بود. اما دوگانه «سازشکاري / مقاومت» از پيش از انتخابات کليد خورده بود و بخشي که از پيش از انتخابات تيم مذاکره‌کننده را سازشکار مي‌دانستند همچنان بر اظهارات خود پافشاري مي‌کردند تا جايي که رهبري در يک سخنراني علني به اين موضوع اينگونه اشاره کردند: «هيچ‌کس نبايد اين مجموعه مذاکره‌کنندگان ما را با مجموعه شامل آمريکا - همان شش دولت، به‌اصطلاح پنج بعلاوه يک - سازش‌کار بداند؛ اين غلط است؛ اينها ماموران دولت جمهوري اسلامي ايران هستند، اينها بچه‌هاي خودمان هستند، بچه‌هاي انقلابند؛ يک مأموريتي را دارند انجام مي‌دهند. کار سختي هم هست [که‌] بر‌عهده اينها است؛ دارند با تلاش فراوان آن کاري را که بر عهده آنها است انجام مي‌دهند. بنابراين نبايد مأموري را که مشغول يک کاري است و مسئول يک فرآيندي است مورد تضعيف يا توهين يا بعضي از تعبيراتي که گاهي شنيده مي‌شود - که اينها سازشکارند و مانند اينها - قرار داد؛ نه، اين حرف‌ها نيست. اين را هم توجه داشته باشيد.»

اين تنها حمايت رهبري از تيم مذاکره‌کننده نبود. چه اينکه در طول دو سال مذاکره تيم ظريف و غرب، رهبري همواره اين تيم را مورد حمايت مستقيم خود قرار داده بودند. در ماجراي حضور ظريف در مجلس که منجر به مشاجره لفظي ميان آن دو شد، کوچک‌زاده به ظريف گفته بود که نبايد به مذاکره ادامه دهد و اين را از قول رهبري بيان مي‌کند. اما رهبري چند روز بعد در ديدار گفتند: «تيم مذاکره‌کننده ايران امين، غيور، شجاع و متدين هستند.» ايشان همچنين تاکيد کرده بودند: «بنده به مجريان امر اعتماد دارم؛ اين را شما بدانيد؛ اين آقاياني که مشغول کار هستند، اينها افرادي هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آنها هيچ‌ترديدي ندارم.»(۲۰/۱/۹۴)

حمايت و هشدار
پس از انجام توافق لوزان رهبر انقلاب در اولين اظهارنظرشان گفتند: «مي‌پرسند چرا فلاني (رهبري) درباره هسته‌اي موضع نگرفته... جايي براي موضع‌گيري وجود نداشته.... مسئولان مي‌گويند هنوز کاري انجام نشده و چيز الزام‌آوري نيست/ نه موافقم نه مخالف.» اين موضع‌گيري از آن جهت بود که لوزان در واقع تنها يک بيانيه بود و هنوز ايران و غرب به توافق نهايي که چهار ماه بعد از وين به آن رسيدند دست پيدا نکرده بودند. اما بعد از حصول توافق در وين در مراسم عيدفطر گفتند: «آنچه مهم است اين است که اين مذاکرات را آقايان توانستند ختم کنند»؛ اظهارنظري که نشان مي‌داد از اتمام پرونده رضايت و به نتيجه رسيدن آن رضايت دارند اما در عين حال رهبري در همان روز هشدار مهمي‌را دنبال کردند که نبايد از نظر دور بماند.

خطر نفوذ و شکاف ميان جامعه
از همان روز بود که رهبري مرتبا مساله نفوذ از طريق برجام را تکرار کردند. رهبر معظم انقلاب ضمن تاکيد بر اينکه برجام در مجاري قانوني مورد بررسي قرار گيرد از تيم دولت تشکر کردند: «رئيس‌جمهور محترم و به‌خصوص هيات مذاکره‌کننده که حقيقتا زحمت کشيدند و تلاش کردند؛ چه اين متني که تهيه شده است، در مجاري قانوني پيش‌بيني‌شده خود تصويب بشود و چه نشود، اجر آنها محفوظ است؛ اين را به خود آن برادران هم از نزديک عرض کرديم. (۲۷/۴/۹۴)

با اين حال در روز عيد فطر و بعد از تهيه متن برجام گفتند: «با اين مذاکرات و با متني که تهيه شده است، در هر صورت سياست ما در مقابل دولت مستکبر آمريکا هيچ تغييري نخواهد کرد.»

دو نکته در مورد هشدارهاي رهبر معظم انقلاب وجود داشت که لازم است هم امروز و هم در آينده مورد توجه قرار گيرد. اولا موضوع عدم تبديل برجام به يک شکاف ميان آحاد جامعه که رهبري نسبت به آن تذکر دادند و دوم موضوع نفوذ در ايران است.

ايشان تذکر دادند: «مذاکره آمريکا با جمهوري اسلامي ايران، يعني نفوذ؛ تعريفي که آنها براي مذاکره کردند اين است و آنها مي‌خواهند راه را براي تحميل باز کنند.»

خط هشدار‌دهنده رهبري، همچنين مرتبا بعدها نيز درباره خطر نفوذ تکرار مي‌شد. همچنان که در ديدار با فرماندهان سپاه هشدار دادند: «نفوذ اقتصادي و امنيتي البته خطرناک است و پيامدهاي سنگيني دارد اما نفوذ سياسي و فرهنگي دشمن، خطر بسيار بالاتري است که همه بايد مراقب آن باشند.»

ايشان‌ سرمايه‌گذاري سنگين دشمنان براي نفوذ فرهنگي و تغيير تدريجي باورهاي مردم را يادآور شدند و افزودند: «در زمينه سياسي نيز بيگانگان بدنبال نفوذ در مراکز تصميم‌گيري و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصميم‌سازي هستند که در صورت تحقق اين توطئه، جهت‌گيري‌ها، تصميمات و حرکت عمومي کشور، بر‌اساس خواست و اراده بيگانگان، تنظيم و اجرايي خواهد شد.»

نگاه رهبري به توافق
شايد بهترين نمونه براي آنکه نشان داده شود که رهبر انقلاب نسبت به توافق چه نگاهي دارند، يادآوري سخنان ايشان در خطبه‌هاي نماز عيد فطر امسال باشد؛ جايي که ايشان نتيجه مذاکرات را اينگونه تشريح مي‌کنند: «ده سال، دوازده سال کشمکش با جمهورى اسلامى، نتيجه‌[اش] اين شد که اين شش قدرت، امروز ناچار شدند گردش چند هزار سانتريفيوژ را در کشور تحمل کنند؛ ناچار شدند ادامه‌ اين صنعت را در کشور تحمل کنند؛ ناچار شدند ادامه‌ تحقيقات و توسعه‌ اين صنعت را تحمل کنند. تحقيق و توسعه‌ صنعت هسته‌اى ادامه خواهد يافت؛ گردش صنعت هسته‌اى ادامه خواهد يافت؛ اين چيزى است که آنها سال‌ها تلاش کردند، [ولى] امروز روى کاغذ آوردند و امضا دارند مي‌کنند که حرفى ندارند. اين معنايش چيست جز اقتدار ملت ايران؟»

با اين نوع نگاه بايد گفت، نتيجه نگاه رهبري به آينده برجام نيز ايستادگي قاطع در مقابل راه‌نفوذ دشمن خواهد بود. آنچنان که خودشان هم گفتند: «آمريکا تصور مي‌کند که با اين توافق هسته اي، راهي براي نفوذ به کشور مي‌يابد. ما اجازه تهاجم اقتصادي، سياسي و فرهنگي به اين کشور نخواهيم داد. با همه قدرت خود که به لطف خداوند گسترده است، با اين تهاجم مبارزه خواهيم کرد.»

همچنين در نامه‌اي که ايشان به رئيس‌جمهور نوشتند مشخصا خط قرمز جديدي را درباره ورود کالاهاي آمريکا به ايران ترسيم کردند که مي‌توان آن را در چارچوب مبارزه با نفوذ فرهنگي ارزيابي کرد.

منبع: مثلث

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۱:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
    0 0
    درود بر رهبر فرزانه ایران خاطرتو خیلی میخوام
  • ۰۳:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۴
    0 0
    عاشق سید علی هستیم

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس